تودههای مردم باید انجام شود اداره و برنامهریزی است، این کار از طریق انتخابات و با آراء مردم انجام می گیرد مردم در یک انتخابات کسانی را که متخصص تشخیص میدهند به مجلس نمایندگان میفرستند و آنان برنامههای وزارتخانههای مختلف را در سطح کشور وضع میکنند و مجریان عمده را که همان وزیران هستند نصب می کنند.
بنابراین تمام مصوبات مجلس شورای ملی مبتنی است بر آراء عمومی. این یک حق از حقوق مردم. (و شاورهم فی الامر) معنی این آیه را نویسندگان پیشنویس نفهمیده اند! این "امر" امر قانونگذاری یا امر قضا نیست. امر همان اداره و اجرا و برنامه است که در صلاحیت مردم است و مردم دارای این حق و وظیفه اند. "و امرهم شورا بینهم" این امر نیز همین اموری است که نام بردم.
مسئله دیگری هست که در حوزههای فقهی و علمی دربارهاش بحثها شدهاست و آن این است که پیامبر وقتی مسئلهای را مطرح میکرد آیا به رأی اکثریت ترتیب اثر میداد یا نه نظر استشاری میخواست و میگفت همه اظهارنظر کنند، آن وقت خودش هر رأیی را میخواست برمیگزید و به آن عمل میکرد یعنی به تشخیص خویش بهترین رای را انتخاب میکرد نه اینکه تابع اکثریت باشد. اینها از شیوه پیامبر اطلاع نداشتند.
متأسفانه بعضی جاها که فقه دچار اشتباه شده به این علت است که قرآن خوب مطالعه نشده و پای تفسیر لنگ بوده و از تاریخ و شیوه پیامبر اطلاع کافی در دسترس نبوده است. شیوه پیامبر و سنتش یکی از منابع استنباط احکام است اما چنانکه باید مطالعه نشده است به دلیل اینکه همین کسانی که گفتند پیغمبرش پس از مشورت که به حکم آن آیه انجام می داده به رأی خویش و نه رای اکثریت عمل میکرده است. ندانستهاند که آن حضرت عملاً چگونه عمل میکرده است.
عمل پیامبر در جنگ احد معلوم است. در آن جنگ با مجاهدان مشورت میکند و رأیش از اول تا آخر یکی است و میفرماید چون نیروی دشمن زیاد است باید در مدینه بمانیم و حصاری شویم، عدهای از صاحبنظران جنگی با او همعقیده اند. ولی اکثریت که جوانان در آن بودند رای به این میدهند که از مدینه بیرون برویم. پیامبر رأی اکثریت را میپذیرد درحالیکه میداند رأی اکثریت در این مورد درست نیست.