کنند تا در سایه تجربه راه درست را یاد بگیرند.
بعد همین اکثریت به امیرالمؤمنین گفتند: چرا "حکمیت" را قبول کردی؟ ما اشتباه کردیم و برای جبرانش توبه کردیم تو هم باید توبه کنی اگر توبه نکنی کافر شده‌ای! فرمود که رای اکثریتتان بر این تعلق گرفت که یکی را از این طرف و یکی را از آن طرف به نمایندگی انتخاب بکنید و من ناگزیر همین رای اکثریت شما را به کار بستم با این‌که می‌دانستم خطا است.
بنابراین می‌بینیم که امام احترام می‌گذارد به رای اکثریت و می‌گوید که آراء شما مردم چنین بود پس رای دادن حق توده هاست و در آیه وشاورهم فی الامر و در آیه (و امرهم شورا بینهم) مساله مشورت و رأی اکثریت مطرح است. همچنین معلوم می شود شورا در چه اموری است. آن "امر" امر اداره جنگ است، سیاست است، اداره جهاد داخلی و خارجی است.
این کار در حق و صلاحیت مردم است، مردم را اگر بخواهیم رشد بدهیم تکامل بدهیم باید آن‌ها را شرکت دهیم حتی اگر اشتباه کنند، ازاین‌جهت است که امام در سفارش‌نامه به مالک‌اشتر می‌فرماید که شما با توده‌های مردم و اکثریت باشید زیرا که دست خدا با جماعت است؛ بپرهیزید از این‌که در اقلیت قرار بگیرید زیرا کسانی که از توده‌های مردم به کناری افتند- مثل این گروهک‌ها و سازمان‌های کوچک که دکان‌های سیاسی درست کرده اند- این‌ها به جنگ شیطان می‌افتند. چنان‌که گوسفندانی که از گله به دور می‌افتند و تک‌روی و گروه‌گرایی می‌کنند به چنگ گرگ می‌افتند.
و می‌فرماید که حکام باید به رضایت عمومی ترتیب اثر دهند و باید برایشان ملاک باشد اگر عامه مردم کاری را پسندیدند حکومت کنندگان باید آن کار را ادامه دهند. اگر عامه مردم از کاری ناراضیند حکومت کنندگان باید آن را ترک کنند.
 می‌فرماید باید دوست داشتنی ترین کارها برای تو آن باشد که بیشتر بر خط مستقیم قانون اسلام است و عدالت را بیشتر می گستراند و بیشتر رضایت توده‌های مردم را جلب می‌کند. خشنودی توده‌های مردم باعث می شود نارضایتی و خشم گروه‌ها و اقلیت‌ها را از بین ببرد و محو کند درصورتی‌که عامه مردم از کاری رضایت داشته باشند این‌که اقلیتی هم به خشم می آید این خشم آمرزیدنی است و گناهی نیست بر حاکم.
اما آراء عمومی شرطی دارد. شرطی که در اصل سوم پیش‌نویس

نظر خود را ارسال کنید