ما درست کن مثل خدایی که این‌ها دارند. می‌فرماید:
«انّکم قوم تجهلون...»
 این‌ها یک چیز پوچی را می‌پرستند، کارشان نادرست است آیا به جای این خدایی که شما را بر عالمین برتری داد و به وسیله عرضه تفکر توحیدی و نجات از فرعون پرستی بر همه موجودات هستی برتری بخشید به جای این خدا من خدایی را که نه جان و فهم و اراده دارد انتخاب کنم و بیاورم؟! موسی مقاومت کرد. اما مگر این روحیه بی‌اثر شد؟! وقتی رفت برایشان کتاب شریعت و دستورالعمل و مکتب مدون بیاورد غیابش را مغتنم شمردند و آمدند برای خودشان بتی زرین ساختند و شروع کردند به پرستیدن آن، تلاش هارون و نصیحت او و مقاومتش هم اثری نبخشید.
 ملاحظه کنید که این زمینه روحی و اخلاقی و طاغوتی تا باقی هست امکان دارد که گوساله طلا دوباره به جای شاه برگردد، طاغوت در شکل جدید برگردد. باید با این دوره با این روحیه مبارزه کنیم. درحقیقت به مبارزه‌ای که از سال‌ها پیش شروع شده و به کار فرهنگی و تربیتی عظیم اسلامی که انجام گرفته و باعث پیروزی انقلاب شده در مقیاسی وسیع‌تر ادامه دهیم، آن وقت می‌توانیم موفق شویم به ساختن جامه "همه امام".
این جامعه مختصاتش چیست؟ این امام چگونه است؟ اولاً باید بسیاری از کارها به آرای عمومی برگزار شود. این‌که در اصل سوم پیش نویس قانون اساسی آمده است که آراء عمومی مبنای حکومت است و بر طبق دستور قرآن (و شاورهم فی الامر) امور کشور باید از طریق شوراهای منتخب مردم اداره شود، درست است و تضمین می‌کند حکومت مردم را منتها بعضی اشکالات اساسی هم دارد. می گوید: "آراء عمومی مبنای حکومت است." از حکومت در این پیش‌نویس دیگر بحث نشده است فقط در فصل 3 آنجا که از حق حاکمیت و قوای ناشی از آن صحبت می‌کند به آن اشاره می شود.
بنابراین احتمال می‌رود مقصود نویسندگان پیش‌نویس از "حکومت" عبارت باشد از "حاکمیت ملی" یک بار هم ممکن است مقصودشان عبارت باشد از کاری که از آن تعبیر شده به اعمال حق حاکمیت ملی لکن به کار بردن حق حاکمیت ملی یعنی اعمال قوه مقننه و قوه مجریه و قوه قضاییه.
پس یک نقص هست که حکومت را تعریف نکرده است. دیگر این‌که می‌گوید: "حق حاکمیت ملی" و

نظر خود را ارسال کنید