او آن‌ها را به بهشت دعوت می‌کند و آن‌ها او را به آتش دوزخ می‌خوانند! عمار نور چشم من است! می‌بینیم که نور دیده پیامبر نه توانگران بلکه آن مستضعفان و فقرایی هستند که به زیر شکنجه رفته‌اند و آنان که مادر و پدرشان زیر شکنجه کشته شده‌اند وقتی سنگ‌های زیادی را به پشت عمار بار می کنند تا به مسجد ببرد به پیامبر شکایت می‌کند که ای پیامبر این‌ها از بس سنگ روی پشت من گذاشتند دارند مرا می‌کشند. پیامبر می‌فرماید: این‌ها نیستند که تو را می‌کشند. "تقتلک الفئة الباغیه" تجاوزکارانه مسلح داخلی هستند که بعدها تو را خواهند کشت.
 پیامبر از همان روز که مسجد را می‌سازد و دولت اسلام را بنا می‌کند آینده مبارزات درون جامعه را می‌بیند و خبر می‌دهد، می‌گوید یک مبارزه خصمانه خونین و مسلحانه در درون جامعه اسلام خواهد بود میان مستضعفان، میان علی و عمار از یک طرف، با سرمایه‌داران و توانگران و غارتگران از طرف دیگر. این مبارزه مسلحانه با همان خشونت و شدت وحدت خواهد بود که مبارزه با مشرکان و مبارزه با توانگران و اشراف مکه.
اینست درس دیگری که باید از هجرت بیاموزیم. این‌طور نیست که تا دولت توحیدی درست کردی مبارزه تمام بشود. تمام قشرهایی که از درون جامعه طاغوتی و تحت سیطره امپریالیسم آمریکا اکنون وجود دارند به مخالفت خود با ما و مقاومت در برابر انقلاب ما ادامه خواهند داد. این کشمکش میان ما و آن‌ها همچنان ادامه خواهد یافت.

نظر خود را ارسال کنید