قرن پیش با این شدت محو و نابود کرد؟ همان ربائی که اکنون در شوروی پس از آنکه 60 سال از انقلاب سوسیالیستی اکتبر میگذرد هنوز وجود دارد و حتی بیش از آنکه در دوره حکومت موقت وجود داشت.
و این چگونه سرمایهداریای است که علیه احتکار و غش و تمام پدیدههای کثیف سرمایهداری مبارزه میکند؟! و اولین دشمنانش توانگران و رؤسای قبایلند: «ان کان ذامال و بنین»؟! (*)
(*پاورقی: برای اینکه مال و فرزندان بسیار دارند- سوره قلم، آیه 14.)
و اینها در همان ماههای اول با آن کشمکش میکنند؟! و این چه انقلاب سرمایهداری ای است که چهارده قرن پیش رخ داده است؟! این در واقع جنگ عقاید است و صفبندی در این جنگ هم بر این اساس است. درست است که توانگران در برابر این نهضت قرار گرفته اند و درست است که مستضعفان و بردگان و زیردستان و کسانی که به قبیله و عشیرهای نمیتوانستند منسوب باشند به زیر پرچم این نهضت آمدند و به این انقلاب پیوستند اما نه چنانکه ماتریالیزم و ماتریالیزم تاریخی میکوبد و میگوید که موضعگیری اعتقادی و سیاسی هر فرد تابعی است از موقعیت اقتصادیاش.
اگر این تفسیر مادی درست بود باید تمام برده ها به اسلام میپیوستند درحالیکه چنین نشد. بسیاری از بردهها در جبهه توانگران و جبهه مشرکین ماندند. بسیاری از بردگان به جنگ