بفروشد جلویش را بگیریم؟ در این جا دو دید مختلف راجع به ارزش های اسلامی در رابطه با آزادی خرید و فروش از نظر نرخ یا تعیین نرخ برای خرید و فروش مطرح بود. در این جا هم عده ای دیگر جدا می شوند، زیرا نمی توان گفت که در جامعه جمهوری اسلامی هم نرخ آزاد باشد و هم نرخ آزاد نباشد. آیا چنین چیزی ممکن است؟ این شدنی نیست. در آن بینش از نظام ارزشی اسلام نرخ گزاری از جانب حکومت اسلامی را نه تنها جایز می داند بلکه یک وظیفه می داند و اگر الان حکومت ما اقدام به تعیین نرخ کند می گوید کار اسلامی کرده، او را حمایت می کنیم. در آن بینش از نظام ارزشی اسلام که حس می کند اسلام دین آزادی است، بنابراین نرخ گذاری هم آزاد است انسان می تواند هر مقدار کالا که دارد به نرخ دلخواه خودش بفروشد سزای گران فروش هم نخریدن است. او آزاد است بفروشد و او آزاد است نخرد. این را به عنوان نظام ارزشی اسلام می داند. وقتی دولت کنونی اقدام به نرخ گزاری بکند می گوید کار ضد اسلامی کرده است. باید از او انتقاد کنیم یک بینش می گوید در موقعی که کالاها کم است و عرضه کافی نیست به دلیل این که تولید کافی نیست و از سوی دیگر ارز نداریم که به اندازه کافی وارد کنیم باید کالاها را سهمیه بندی کنیم. اگر شکر کم است همه یکسان از شکر استفاده کنند، اگر نفت کم است همه به یک اندازه از نفت استفاده کنند، اگر روغن نباتی کم است همه به یک اندازه از روغن استفاده کنند. بنابراین از نظر این بینش، عدل اسلامی سهمیه بندی را ایجاب می کند یک بینش هم می آید به سهمیه بندی انتقاد می کند. و می گوید این دولت، دولت کوپنی است یا این که می گوید سهمیه بندی از کارهای کشورهای کمونیستی است. (این را لابد در اعلامیه ها مطالعه می کنید؟!) همین عده ای که در راهپیمایی ها یکپارچه می آمدند، وقتی نوبت