بود تا جلساتش رسمیت پیدا کند پیدا نمی کرد و این یک اصطلاح خاص دارد و از کشورهای خارجی آمده که معنی آن "مجلس را از اکثریت انداختن" است.
مصدق وقتی دید که نمی تواند این ماده را در مجلس به تصویب برساند، در نظر گفت که با یک رفراندوم مجلس را منحل و بلافاصله انتخابات جدید انجام دهد و امیدوار بود که در مجلس آینده نمایندگان واقعی بیشتری از مردم به آن وارد شوند. این طرح تصویب شد و رفراندوم کرد و گفت که مردم یا حکومت او را بپذیرند و یا مجلس را، تا در صورت پذیرفته شدن حکومت وی مجلس را منحل و انتخابات جدید انجام دهند. رفراندوم نتیجه اش به نفع مصدق شد ولی شاه این عامل استعمار آمریکا و انگلیس مخالفت کرد ولی مصدق با استفاده از اختیاراتی که مجلس به مدت 6 ماه به او داده بود فرمان انحلال مجلس را صادر نمود. به محض اینکه همین مجلس نیم بند منحل شد، کودتای 25 مرداد رخ داد. ملاحظه کنید: نزاع ملت ایران و دکتر مصدق این رهبر نهضت ملی ایران با شاه و استعمار آمریکا بر سر چه بود؟ به سر اینکه انقلاب ایران یک موسسه قهریه داشته باشد یا نه، قوه مجریه که همان بأس هر دولت است، مال شاه و امریکا باشد یا متعلق به ملت، زیر فرمان رهبر ملت ایران باشد یا زیر فرمان عامل امپریالزیم انگلیس و امریکا.