لازم را نداشتیم، آن وقت مصدق را دیکتاتور میگفتند. اگر روزنامه های آن روز را جمع کنید، می بینید که هر روز و هر هفته و هر ماه چقدر این تهمت را این ها پخش می کردند.
مصدق می خواست از مجلس برای مدت 6 ماه اختیاراتی بگیرد تا شوراهایی در وزارتخانه ها درست کند، تا این شوراها مشکلات مملکت را بررسی کنند. طرح های قانونی درست کنند و برای مدت 6 ماه مصدق این ها را اجرا کند تا ببیند معایبش و محاسنش چیست؟ و بعد به مجلس عرضه کند. برای مدت 6 ماه از مجلس اختیارات گرفت. در 6 ماه دوم تا این لایحه اعطای اختیارات را دکتر مصدق به مجلس بردند یک دفعه یک عده از دوستان خود دکتر مصدق و از نهضت ملی که در مجلس بودند، شروع کردند به مخالفت، این حسین مکی مشت روی میز زد که من از نمایندگی مجلس استعفا می دهم، مرحوم آیت الله کاشانی استعفا نداد مخالفت کرد. دکتر بقایی هم مخالفت کرد. چرا که آقا، این بی احترامی به نمایندگان مجلس است، دیگر ما اختیار و قدرتی نداریم اگر ما اختیارات مجلس را به شما بدهیم برای ما چه می ماند؟ آخر دکتر مصدق که این اختیارات را از شما نگرفت بلکه می گفت همان جور که در مجلس کمیسیون هایی هست مثل کمیسیون دادگستری، کمیسیون فرهنگ، کمیسیون دفاع ملی و این ها اول طرح قانونی را مطالعه می کنند و بعد به