و یک مشت ورزشکار و طرفدار شاه (نه همه ورزشکاران؛ از آن هائی که باشگاه می‌گردانند) و یک عده ای هم از بعضی از محلات تهران حرکت کنند و یک عده افسر بازنشسته که مصدق این ها را از ارتش بیرون انداخته بود، این ها تظاهرات را راه بیندازند و کودتا کنند.
اگر این ها چوب های دار را دیده بودند و فهمیده بودند که خائنینی که علیه حکومت ملی قد علم می کنند، این ها را سر به نیست می کنند و می کشند و کیفر می دهند، حساب کار خودشان را می کردند. اما چنین نشد، حتی رئیس ستاد ارتش آن روز که تازگی وزیر دفاع شده آن زمان یک سرتیپ بود و استاد دانشکده خیلی آدم تحصیل کرده و رئیس ستاد ارتش بود واحدهایی از ارتش هم به حال آماده باش، ایشان اصلاً به طرف این دشمن هایی که زنده باد شاه می گفتند و مرگ بر مصدق می گفتند تیراندازی نکرد و از نهضت ملی و از حکومت ملی دفاع نکرد. در دادگاه هم گفت که من ترسیدم که اگر دستور بدهم که به این ها تیراندازی بشود یک عده از افسران وفادار به مقام سلطنت هستند، لذا ارتش تجزیه می شد و دو دسته می شدند. ظاهراً در دادگاه به سه سال زندان محکوم شد.
 باید سوال کرد وقتی شما به طرف این افراد ضدمردم تیراندازی نکردید، این افرادی که یک مشت افسر بازنشسته بودند که متشکل شده بودند و در توطئه 9 اسفند هم شرکت داشتند و آن زمان می خواستند کودتا کنند، مردم

نظر خود را ارسال کنید