پاسخ به سوالات
سوال 1: روانشناسی علمی به هیچ عنوان نمی تواند رسائی ها و نارسائی های نفسانی و روحانی انسان را دریابد زیرا با نتیجه گیری هایی که علمای روانشناسی در موجودات زنده نموده اند روی حیواناتی چون موش و گربه و سگ بوده است آنگاه نتیجه اش را در انسان ها هم تعمیم داده اند و حال آنکه روانشناسی قرآن و اسلامی، انسان را بر مبنای روحانیت ربانی می شناسد و با روانشناسی علمی جور در نمی آید.
ج- آنچه من گفتم اینست که ما در این زمانی که صحبت می کنیم وسیله های پیشرفت برای سنجش خیلی از چیزها روی انسان داریم که به ما برای شناخت نفسانیات انسان کمک می کند و بعد یک سلسله آمارگیری هایی که بتواند پویایی داشته باشد انجام گیرد، منظور این نبود که حالا آن را تجربه کنند. گاهی جمع بندی مشاهدات بدون هیچ تجربه ای یک نتیجه علمی می دهد؛ رده‌بندی که در علوم طبیعی می کنند به مشاهده مربوط می شود یعنی علوم تجربی بر پایه مشاهده و تجربه و جمع بندی و نتیجه گیری استوار است. بعضی ها خیال می کنند علوم تجربی علوم حسی هستند در حالی که آنجا هم عقل نظری دخالت دارد اگر عقل و اندیشه نباشد از مشاهدات و تجربیات نمی توان استنتاج کرد. ما در علوم تجربی این چند چیز را لازم داریم:
1- مشاهده 2- تجربه 3- تجزیه و تحلیل 4- رده بندی 5- جمع بندی 6- استنتاج. منظور من همین نوع کار علمی بود.
سوال 2: در آیات سوره مومنون «ثم انشأناه خلق اخر» طبق نظریه ملاصدرا در مورد حرکت جوهری، باید در همان اولین قدم رشد نطفه انسان، نفخه الهی در او باشد نه بعد از مضغه و علقه زیرا روح خدایی در انسان جسمانیه الحدوث و روحانیه

نظر خود را ارسال کنید