را از چکیده ای آب بی مقدار، سپس او را پرداخت (در هر دو مرحله او را پرداخت) و شکل و اندام داد و از روح خود در او دمید...
منظور از این روح دمیده شده چیست؟ آیا منظور همان جان جانوران است؟ ما یک بدن و یک حیات و یک روح داریم، روح معنی خاصی است؛ گاهی گفته می شود روح نباتی و گاهی هم گفته می شود روح حیوانی ولی روح برای ما معنی دقیقتری دارد. روح انسانی، روح الله، ما در آیات مربوط به آفرینش هیچ یک از جانداران دیگر چنین تعبیری نداریم لذا معلوم می شود اصل حیات که میان ما و جانوران و گیاهان مشترک است، روح نیست. روح در اصطلاح قرآن چیزی سوای روح نباتی و روح حیوانی است زیرا جانوران دارای ادراک هستند و چیزهایی می فهمند بنابراین روح در اینجا چیزی فراتر از آن قوه ای است که در حیوانات هست پس باید این فراتر را بشناسیم.
مشابه این تفسیر در آیه های 29 از سوره 19 و آیه 72 از سوره 38 هست. در آیه 14 از سوره مومنون (23) خدا خودش را احسن الخالقین می گوید «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ، ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً في قَرارٍ مَکينٍ، ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقينَ»
ما انسان را از فشرده ای خاک آفریدیم (در نخستین انسان) سپس آن را به صورت نطفه دور هم تافته در جایگاهی دارای گنج لازم قرار داریم (نطفه ای که هم در مرد است و هم در زن و سرانجام در رحم زن جای می گیرد) سپس نطفه را به لخته خون تبدیل کردیم و در پی آن، لخته خون را به پاره گوشت مبدل ساختیم، آنگاه این پاره گوشت را به صورت مجموعه ای از استخوان در آوردیم...
تا اینجا بدن انسان ساخته می شود آن هم بدنی با حیات