نافرمانی می شود می فهمد که بد کاری کرده است و از همین جا قدم به مرحله شناخت خیر و شر گذاشت. او این مرحله را بالقوه داشته است اما فعلیتش در آن هنگام بود. به این توان شناخت نیک و بد «عقل عملی» می گوییم.
سومین ویژگی: [اختیار]
وقتی انسان آگاه شد و نیک و بد را شناخت آن وقت نوبت به اختیار می رسد. اختیار یعنی نیک و بد را برگزیدن و خیر را انتخاب کردن.
[چهارم: مسئولیت]
به دنبال احساس حسن و قبح و اختیار، مرحله احساس مسئولیت پیش می آید. وقتی آدم فهمید که خوب و بد تکلیفی است در برابر آن احساس مسئولیت می کند و در همه این مراحل اگر انسان نوآفرینی و خلاقیت و ابتکار نداشت باز در خداگونگی اش یک کمبود بزرگ داشت چون یکی از اسماء بزرگ خداوندی خالق و خلاق است و انسان هم دارای قدرت ابداع و خلق است. به نظر ما این ها آن پیوندهای اختصاصی انسان با خداست که هیچ موجود دیگری ندارد. (در رابطه با اختیار بعداً به تفصیل سخن خواهیم گفت)
حال یک بار دیگر ویژگی های انسان را به طور اجمالی بیان می کنیم. ما فکر می کنیم که:
1- اندیشه دوربرد، عقل نظری. 2- عقل عملی و توان شناخت خیر و شر و نیک و بد

نظر خود را ارسال کنید