است که بگوئیم انسان پیوند دیگری با خدا دارد که از طریق این پیوند راهی تازه به بینهایت دارد. همه موجودات راهی و رشته پیوندی به سوی خدا دارند. او خالق است و همه موجودات مخلوق. او ربّ است و همه مربوب. او رزاق است و همه مرزوق، اما انسان علاوه بر این ها پیوند خلیفه الهی هم دارد و همین پیوند راهی مخصوص و ممتاز به بی نهایت می گشاید و به اعتبار چنین آفرینشی خدای بزرگ خود را نیکوترین آفرینندگان می خواند.
[ویژگی های انسان]
حال می خواهیم انسان را دقیق تر و با توجه به ویژگی هایش بشناسیم. در انسان ویژگی هایی می یابیم که بی گمان به همان جنبه استثنایی مربوط می شوند؛ این ویژگی ها بدین قرار است:
اول: اندیشه دوربرد
«وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَي الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُوني بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقينَ»
خدا بر انسان تمام اسم ها را یاد داد. رابطه علم و اسماء علم و نام بحث گسترده ایست که علاقه مندان می توانند بر نوارهای تفسیری که قبلاً در مورد آن داشتیم مراجعه کنند. آدم از نظر برخورداری از علم و آگاهی حسابش از حساب موجودات دیگر جداست. افق دانش بشری در مقایسه با محدوده دانش همه موجودات دیگر قابل مقایسه نیست. مثلاً مدت ها کوشش کردند که به اسب عمل ریاضی یاد بدهند البته به صورت یک رفلکس عصبی به او یاد دادند که اگر چند ضربه زنند او آن را تکرار کند یا اگر دو تا پنج ضربه زدند او ده تا پشت سر هم بزند یعنی بگوید 5+5=10 ولی بعد از این چی؟ آیا اسب چیزی تازه هم یاد گرفت؟ همین مقدار را هم به کمک انسان یاد گرفت؛ یعنی خود این کار هم به ابتکار انسان بود.
 بعد از مدتی گفتند ما به اسب تقسیم یاد دادیم. با مدت ها تکرار به صورت یک رفلکس

نظر خود را ارسال کنید