زمینه ها، علل و ریشه های وقوع کودتای نظامی در سال 1982
بعد از کودتای نافرجامی که منجر به قتل ضیاء الرحمان (رئیس جمهور بنگلادش و رهبر حزب ملیون آن کشور) در سال 1981 شد و سرکوب شدن کودتاچیان توسط ارتش، رهبران حزب ملیون درصدد برآمدند تا به جای شخص ضیاء الرحمان که بزرگترین عامل وحدت حزب به شمار می آمد با استفاده از نام وی که نسبتاً در بین توده های مردم مخصوصاً روستائیان دارای نفوذ بود پایگاه و نفوذ گذشته خود را حفظ نمایند.
در این زمان عبدالستار به رهبری حزب ملیون و خالده ضیاء همسر ضیاء الرحمان به عنوان معاون اول حزب انتخاب شدند. از طرفی عبدالستار معاون ضیاء الرحمان طبق قانون اساسی به جای وی کفالت ریاست جمهوری را برعهده گرفت و انتخابات مربوط به تعیین ریاست جمهوری جدید در 15 نوامبر 1981 انجام شد و عبدالستار با پشتیبانی ارتش و حزب حاکم به ریاست جمهوری رسید. ولی چندی نگذشت که به علت وجود اختلاف با ارتش و اختلافات در داخل دولت و حزب، رهبری وی ضعیف گردید و کودتاچیان که بعد از قتل ضیاء الرحمان سرکوب شده بودند مجدداً توسط یک کودتای بدون خونریزی وی را سرنگون کردند و سپهبد ارشاد رئیس ستاد ارتش قدرت را به دست گرفت.
اوج گیری جریانات داخلی بنگلادش در چند ماه
بعد از کودتای سال 1982 ژنرال ارشاد رئیس کودتا اعلام کرد که