را به دست گرفت. نامزد حزب عوامی لیگ در انتخابات ریاست جمهوری سال 81، 5 میلیون رای کسب کرد.
احزاب فوق الذکر بعد از کودتا مدتی خاموش بودند. برخی از رهبران این احزاب بازداشت و فعالیت آن ها محدود شد. این احزاب به تدریج و با فاصه گرفتن از زمان کودتا، زمزمه های مخالفت سردادند. در فوریه سال 1982 بین پلیس رژیم ارشاد و دانشجویان طرفدار این احزاب در دانشگاه داکا برخوردهایی روی داد که منجر به کشته شدن عده ای از دانشجویان گردید. این حادثه زمینه جدیدی برای تشدید فعالیت احزاب و تحت فشار قراردادن رژیم شد.
فعالیت احزاب غیرمذهبی در بنگلادش همزمان با برنامه سیاسی ارشاد برای تثبیت اوضاع تشدید شده است. مسلماً این دو نکته بی تاثیر از یکدیگر نبوده است. یعنی ارشاد می دانسته است که احتمال تشدید فعالیت احزاب برای تحت فشار قراردادن رژیم وجود دارد از این رو در به اجرا در آوردن برنامه سیاسی خود تسریع کرده است و از سوی دیگر احزاب نیز احساس کرده بودند که ارشاد برنامه هایی برای تثبیت اوضاع در جهت مورد نظر خود در سر دارد و به همین دلیل فعالیت های خود برای عقیم گذاشتن این برنامه را تشدید کرده اند.
احزاب مخالف به زودی در دو اتحادیه متشکل شدند؛ اتحادیه اول از 7 حزب راستگرا و با رهبری حزب ملیون تشکیل شد و اتحادیه 15 حزبی دوم را حزب عوامی لیگ شیخ حسینه رهبری می کرد. این دو