یک دهقان یا دبیر یا استاد انجام وظیفه می کند. اگر کسی مثلاً وزیر بهداری است نه حق دارد و نه امتیازی دارد. این حق حاکمیت و قوای سه‌گانه از بدبختی‌های غربی‌هاست که اسیر رژیم های استبدادی بودند و خواستند با آن رژیم‌ها مبارزه کنند گفتند آقای شاه تو مدعی هستی که از بابات حق حاکمیت و امتیاز به ارث بردی بدان که این حق حاکمیت مال تو نیست مال ملت است.
 نویسندگانی مثل روسو، مونتسکیو که طرف‌دار آزادی‌های سیاسی و دموکراتیک بودند برای این‌که از چنگ استبدادهای غربی و تئوری‌های سیاسی که مبنای آن دیکتاتورها بوده است نجات پیدا کنند آمدند تئوری‌های نوشتند که این اصطلاحات در آن هست، و گفتند این حاکمیت مال یک نفر به نام شاه یا امپراتور نیست بلکه متعلق به ملت است ما که فرهنگ اسلامی داریم اصلاً حکومت را "حق" نمی‌دانیم تا کسی بیاید مدعی‌اش شود و بحث کنیم که این حق مال عموم ملت است چنان‌که در اسلام مالکیت حق نیست بلکه وظیفه است یعنی مشروط به چند مجموعه شرط است و می‌دانیم که "حق مشروط" چیزی نیست جز "وظیفه" چنان‌که ما در تصرفات مالکانه جانشین و قائم‌مقام خدا هستیم و خودمان حق و امتیاز مالکیت نداریم و وظیفه داریم و مجبوریم به

نظر خود را ارسال کنید