راههایی مصرف کنیم که خداوند صاحب اصلی آن مقرر داشته است. همچنین حاکمیت متعلق به خداست. ما اعمال حاکمیت نمیکنیم انجام وظیفه میکنیم به همین جهت است که امیرالمؤمنین که حاکم جامعه مسلمین است در نطق معروفی نوع حکومت را مشخص مینماید و میفرماید: وقتی که من سرپرست کار حکومت شما شدم نمیگوید بر شما حاکمیت یافتم، میگوید متولی امر حکومت شدم. متولی از ولایت می آید یعنی سرپرست، دوستدار، حامی، یاور نه صاحبامتیاز نه سلطهگر. بعد می گوید: با تصدی کار حکومت شما به گردن شما حقی دارم درست مثل همان حقی که شما به گردن من دارید.
یعنی حقوق من و شما متقابل است. وقتی می گوید من حق دارم نسبت به شما یعنی شما نسبت به من وظیفهای دارید. یک وظیفه هم من نسبت به شما دارم. بعد میفرماید که این وظایف متقابل و همسنگ اند. هر کسی وظیفهاش را انجام نداد دیگری هم تعهدش از بین میرود. توازن و تعادل حقوقهای متقابل میان حکومت کنندگان و مردم وجود دارد و هیچ مسئله حق حاکمیت نیست. آنوقت وقتی که عهدهداری خدمات عمومی از قبیل فرماندهی سپاه و ریاستجمهوری و نخستوزیری و وزارت وظیفه