حق که هیچ سری از اسرار حکومتی را از شما پنهان ندارم مگر اسرار نظامی و جنگ را که نگرانم از اینکه دشمن از آن بهرهبرداری کند و این حق را برگردن من دارید که بدون مشورت با شما و بدون اخذ رأی شما هیچ تصمیمی نگیرم مگر در قضا یا قضاوت.
بعضی فکر میکنند امام گاهی به نظر اکثریت عمل کرده است تا بعد در تجربه، اشتباه آنها را به خودشان ثابت کند نه اینکه رأی اکثریت مردم اکثریت برای امام و پیامبر الزامی باشد. این هم شاهد دیگری از فرمایشات امام است بر رد آن تصور.
امام میفرماید: حق شما بر من است که هیچ تصمیمی بدون شما نگیرم مگر یک تصمیم و یک رأی که قضایی است زیرا که قاضی تابع علم خویش است. اگر ثابت شود که طرف مجرم است گرچه مجرم اقرار هم نکند قاضی حکمش را صادر میکند. اگر قاضی علم پیدا کند که متهمی بری و بیگناه است ولی متهم اعتراف کند به گناه اعترافی به ناحق، قاضی او را تبرئه میکند. این است که قضاوت کاریست جدا از آراء عمومی و این باز تأکیدی است بر آن اشتباه پیشنویس قانون اساسی که میگوید «آراء عمومی مبنای حکومت است.»
در فصل دیگر که از حاکمیت ملی سخن می گوید حق حاکمیت را از کارهایی که برایش اعمال حق حاکمیت به وجود