می آید به سه کار تقسیم کرده که یکی از آنها کار قضا یا قضاوت است و این خطا است چون که مبنای کار قضاوت هرگز آراء عمومی نیست و قاضی در کار قضا تابع علم خویش است.
بنابراین برای اینکه حکومت مردم بر مردم به تحقق برسد دولتیان موظفند که اطلاع کافی از تمام شئون کشوری در سطح تودههای مردم قرار بدهند از طریق رسانههای گروهی، از طریق مطبوعات، از طریق نشر جزوات و کتابچه هایی که که به زبانهای ساده و در سطح مختلف باشد تا مردم بدانند که در کشورشان چه میگذرد؟ اقتصادشان در چه حالی است؟ کارخانهها و کشاورزی در چه وضعی است؟ محصولات به چه میزان است؟ تجدید بنای ارتش چگونه انجام گرفته است؟ سیاست خارجی ما چگونه است؟ امروز ما مردم پس از اینکه ماهها از انقلاب گذشته هنوز نمیدانیم که وزارت خارجه ما چه چکار کرده است؟ روابطش با آمریکا چگونه است؟ قراردادهایی را که با آمریکا بوده لغو کرده یا نکرده است؟ با شوروی چه رابطهای، با چین، با سلطان قابوس، با سودان چه روابطی داریم؟ و من بعد روابط ما چگونه است؟ چه تغییری خواهد کرد؟
اینها حتی اسرار هم نیست. چون دولتهای خارجی قبل از اینکه ما اطلاع پیدا کنیم همه را میدانند چون چیزهایی علنی است و در صفحات روزنامهها