هنوز نماینده های جدید نیامده بودند. از دولت آن شب خوشبختانه کم آمده بودند 4 وزیر بیشتر شهید نشد که می دانید قانون اساسی اینه که اگر نصف کابینه از بین برود دولت ساقط می شود و باید دوباره دولت تشکیل بشود، کابینه چند عضو نداشت چهار عضوش هم شهید شد، اگر چند نفر دیگر هم شهید می شدند مطلب بر وفق مراد آن ها می شد که آن هم نشد، مجلس از رسمیت نیفتاد در مرز رسمیت قرار گرفت به طوری که ما با مجروهان نیمه جان نماینده که از بیمارستان با تخت آمدند در مجلس مثل فردا مجلس را راه انداختیم دولت از رسمیت نیفتاد، شورای ریاست جمهوری دو عضوش باقی ماندند، یک عضوش شهید شد. شورای قضائی باز اکثریتش باقی ماند و شورای عالی دفاع هم اکثریتش با تعیین نماینده جدید که امام فرمودند باز درست شد. ارگان ها هم همه سر جای خودشان ماندند.
حرکت دوم این ها هم با اینکه ضربه زد به ما، اما ضربه آن طوری که آن ها می خواستند نشد، یعنی همه نهادها سر جای خودشان ماندند و کار به وفق مراد ادامه داشت اما جای خالی این همه نیروی با ارزش برای ما پر کردنش آسان نبود، خوب، ضد انقلاب بزرگ ترین حربه اش را به کار برد، اما آن نتیجه ای که می خواست بگیرد نگرفت و بلکه اوضاع معکوس شد که از اینجا آن تم(*) اصلی بحث من آغاز می شود. (1)
* نتیجه و خسارت دشمن، نتیجه و خسارت ما در این مصیبت عظمی
ببینیم آن ها چه نتیجه ای گرفتند و ما چه نتیجه ای، آن ها چه خسارتی بردند و ما چه خسارتی، من در اینجا باید عرض بکنم که دو عامل اساسی پیروزی ما را و به هم زدن برنامه های آن ها را که آن ها به حساب نیاوردند و واقعیت به حساب آن ها باید نوشته بشود یکی ملت است و دومش رهبر عظیم الشأن حضرت آیت الله العظمی امام خمینی است.
ما یک خسارت بردیم که مصیبت عظیمی است و آن از دست دادن این همه انسان با فضیلت و مدیر مدبر است، که اگر بگوییم خسارت نیست، درست نیست. خسارت بود، اما خسارتی که به صورت شهادت باشد، این خودش یک بحث دیگری دارد یعنی شهید گرچه وجودش از میان جامعه می رود و به صورت ظاهر نیست اما آثار وجودی شهید از وجه مادیش در دنیا


1: تم (تِ) موضوع، مبحث، ماده، مایه- فرهنگ عمید

نظر خود را ارسال کنید