این ها شعار چپگرایانه دادند. با سلطنت مخالف بودند، با غرب مخالف بودند، با لیبرالیسم مخالف بودند، طرفدار طبقه محروم بودند و از این حرف هایی که شنیدید شعار چپگرایانه می دادند و هر کس هم دنبال این ها رفت، به این دلیل رفت، من نمی گویم این جوان هایی که دنبال منافقین بودند همه آن ها سوء نیت داشتند، این ها خیلی هایشان (شاید 90 درصدشان) گول خورده بودند، جوان احساساتی با شعور است، احساس دارد، عاطفه دارد چپگرایانه را می بیند، جذب می شود، آنجا هم که رفت محاصره اش می کنند نمی گذارند چیز بفهمد. جوان ها این جوری گیر افتاده بودند، پیکاری ها هم یک گروهی را جمع کرده بودند، اقلیت چریک های فدایی خلق هم یک گروهی را، و سایر جریان ها، آن ها با این شعارها یک بخشی از مردم را با خودشان داشتند، یک عده ای طرفدار، یک عده ای عضو و یک عده ای هوادار یک عده ای هم لااقل مردد که شاید این ها خوب باشند.
این طرف لیبرال ها چی می گفتند؟ لیبرال ها طرفدار آزادی بدون قید و شرط بودند، آن ها با چپروی مخالف بودند، بنی صدر یکی از عوامل معروفیتش همین تظاهر فریبکارانه ای بود که در سخنرانی هایش به آزادیخواهی و ضد زور بودن می کرد: چقدر شعار ضد زور بودن می داد، من یادم است یک بار در مباحثه ای، مذاکره ای که با خانم های سر لختی داشت، میز مناظره بود استدلال می کرد برای محکوم کردن بی حجابی به زور، می گفت شما اگر بی حجاب باشید چون زیبایی هایتان را به رخ دیگران می کشید و مردم را با زور زیبایی ها و موهای شانه زده و چه و صورت های آرایش کرده، مردم را با این زور شکست می دهید، این توسل به زورِ و حرام است. تا این حد لطیف خودش را ضد زور و ترور معرفی می کرد. کسی که یک جوری حرف می زد که کأنّه روی بال ملائکه آزادیخواهی نشسته و دارد برای مردم آزادی می خواهد. با این روحیه که در مردم نفوذ