حالا حرکت های بعدش و نتایج بعدش و اتحاد و انسجام بعدش، روحانیت منسجم شدند، نهادهای انقلاب منسجم شدند، جریان های مختلف خط امام به هم متفق شدند، مجلس یکپارچه شد، دولت یکپارچه شد، جبهه حرکت کرد، جبهه ما از آن تاریخ به بعد دیگر آرام نگرفت تا مزدوران عراقی را تا نزدیک مرز و گاهی تا آن طرف مرز راند و هنوز هم دارد دنبال آن حرکت به پیش می رود و حالا تا بقیه مطلب را اینجا برگردم و بگویم ببینیم آن ها چه به دست آوردند.
آن ها البته یک سود آنی بردند و آن این بود که یک عده آدم به آن خوبی را شهید کردند، یک مقدار به حزب ضربه زدند، از لحاظ تعداد افراد به مجلس ضربه زدند، به دولت ضربه زدند، به شورای قضایی ضربه زدند، به نهادهای دیگر ضربه زدند، بعد از آن هم ضربات دیگری زدند و یک مقدار آن قلب های پر کینه شان را آرام کردند آن ها دلشان از خشم نسبت به بهشتی و سایر شهداء لبریز بود و با سوخته شدن اجساد آن ها و دیدن اجساد آن ها روی دست مردم یک مقدار تشفی خاطر گرفته بودند این ها را داشتند، و برای یک لحظه ای هم شاید امید استکبار جهانی را قوی کردند که این خط امام رفتنی است، اما خسارت هایی که بردند خیلی زیاد است که من یک کمی از آن را می خواهم اشاره بکنم همه اش را که نمی شود گفت.
در حقیقت با این انفجار پایه های لرزان آینده خودشان را متلاشی کردند ولی نفهمیدند خیال کردند چیز دیگری است. حضرت زینب(س) در مجلس یزید و در مجلس ابن زیاد خطاب به آن ها می گفت که شما ریشه خودتان را کنده اید، خوشحالی نکنید، شما پایه های خودتان را خراب کردید، بنی امیه را در تاریخ رسوا کردید و ضعیف کردید.
آن تعبیرها را دقیقا ما به ضد انقلاب به همه ضد انقلاب می توانیم بگوییم آن ها در یک مقطعی از تاریخ به خاطر اتحادشان و اجتماعشان در یک نقطه ای پیروزی به دست آوردند، خوب مهم بود که سلطنت طلب و لیبرال و منافق و چپ و این ها همه جمع بشوند زیر یک پرچم، این اتحاد بی سابقه است، هیچ جای دنیا چنین چیزی نمی شود و جالب هم این

نظر خود را ارسال کنید