و پشت اندیمشک بود و آبادان را در محاصره داشت و ارتش ما به خاطر فرماندهی ناقص بنی صدر فلج بود و سپاه و ارتش به خاطر کارشکنی ها با هم نمی جوشیدند و مشکلات فراوانی در جبهه داشتیم. شورای عالی دفاع به خاطر حضور بنی صدر و کسانی که او را تایید می کرد از کارایی لازم برخوردار نبود، مجلس شورای اسلامی از درون دچار اختلاف بود و جمعی حساب شده و برنامه ریزی کرده، در کارها اخلال می کردند و از تریبون مجلس به نفع لیبرالیسم و علیه خط امام استفاده می کردند. بدون ملاحظه و پروا و فقط خط امام بود که ناچار بود ملاحظاتی داشته باشد در داخل کشور منافقین، سلطنت طلب ها، توده ای ها، فدایی های اکثریت و اقلیت، پیکاری ها و ده ها گروه با نام و بی نام دیگر و روزنامه ها و مجلات هر چه می خواستند شلوغ می کردند و قلب ملت را دائما مضطرب می کردند و پشت جبهه را تضعیف می کردند و نمی گذاشتند که مسئولین به کارشان برسند.
بنی صدر مانع تشکیل کابینه بود و کابینه شهید رجایی با نداشتن چند عضو مهم و چند وزیر بسیار مهم و پست های خالی نمی توانست کارایی لازم را داشته باشد. صحنه هایی مثل چهارده اسفند در دانشگاه و میتینگ منافقین در استودیوی امجدیه و تظاهرات خیابانی هر روز مانع حرکت انقلاب بود، یک چنین وضعی وجود داشت و آنجا شعار انقلاب به بن بست رسیده که از نظر آ ن ها خط امام باید به نفع لیبرالیسم جا خالی کند تا مسائل حل بشود، مطرح بود.
در چنین شرایطی اواخر ماه خرداد بود که مجلس شورای اسلامی ضربه کاری را بر لیبرالیسم وارد کرد، البته این حرکت مجلس بعد از حرکت امام بود که بنی صدر را از معاونت یا نیابت فرماندهی کل قوا عزل کردند، با آن جمله تحقیرآمیز که در یک سطر همه چیز را به ما فهماند و مجلس دنبالش حرکت کرد. بنی صدر را از لیاقت اداره کشور ناصالح دانست و کفایت سیاسی اش را سلب کرد و امام هم بلافاصله بنا به رای مجلس بنی صدر را عزل کردند.

نظر خود را ارسال کنید