**صفحه=14@
جمهوری اسلامی آیا همگونی در اعضایش دارد یعنی حزب طبقه خاصی است، حزب قشرهای خاصی است و شورای مرکزی آن چرا همگونی ندارد؟
فکر میکنم دو تا سؤال یک جواب داشته باشد. کار شکل بندی های سیاسی یک وقت بصورت ائتلاف یک وقت بصورت جبهه است و یک وقت به صورت سازمان و یک وقت بصورت حزب می باشد.
ائتلاف یعنی وحدت در تاکتیکها؛ ما در ده تا تاکتیک در مبارزاتمان با سازمان دیگر با حزب دیگر با جبهه دیگر وحدت پیدا کرده و ائتلاف میکنیم، یک وقت ائتلافمان قراردادی است و دور میز می نشینیم، عملا ائتلاف میکنیم، یک قدم از این می آیم جلوتر، جبهه وحدت بر یک استراتژی خاص و در تعدادی از تاکتیک هاست. دو سازمان و یا ده سازمان، حزب، گروه و یا شخصیت با هم وحدت پیدا میکنند، مثلا در ملی شدن صنعت نفت بر اساس مبارزات مسالمت آمیز، آیت الله کاشانی که حکومت اسلامی میخواهد در آنجا شرکت میکند، دکتر مصدق که یک ناسیونالیست است و یک حکومت ملی میخواهد در آنجا شرکت میکند. دکتر بقائی شرکت میکند، دکتر مکی شرکت میکند، فدائیان اسلام شرکت میکنند و بسیاری از مراجع شرکت میکنند.
جبهه مساوی است با وحدت استراتژی؛ یک قدم می آید بالاتر سازمان، جمعیت و گروهها، اینها دارای وحدت ایدئولوژیکی، وحدت استراتژیکی و وحدت تاکتیکی هستند. پس سازمان یا جمعیت یا گروه‎ها می آیند مساوی شوند و این سه چیز را می گیرند، حزب چطور؟ حزب چهار رکن مسائل اجتماعی و انسانی، وحدت در جهان بینی و وحدت در ایدئولوژی و وحدت در استراتژی و وحدت در تاکتیک ها را باید داشته باشد و اگر غیر از این باشد حزب نامش نیست به همین جهت خداوند می فرماید:
(الا انّ حزب الله هم الغالبون) یعنی حزب الله تشکیل بشود غلبه پشت سر آن است، فاصله‎ای با پیروزی ندارد، چرا؟ چون حزب باید از نظر شناخت و از نظر ایده‎ای که جهان به آنها میدهد و به یک ایدئولوژی میرسند و هم از جهت خط حرکت بسوی الله از مرکز کمال و نیز از نظر تاکتیک ها باید در مسیر، وحدت داشته باشند اگر وحدت پیدا شد پیروزی حتمی است اگر حزب را این جوری

نظر خود را ارسال کنید