**صفحه=31@
و می گفتند که چرا حزب را اعلام نمیکنید و ما در روز 29 بهمن یعنی یک هفته بعد از پیروزی انقلاب حزب را اعلام کردیم و از آنجا که باید گفت ناگهان مواجه با این موقعیت شدیم ودر واقع بایستی گفت غافلگیر شده بودیم. البته افراد زیادی شناسائی شده بودند منتهی این تردید وجود داشت که آیا اعلام این افراد مواجه با چه نوع قضاوتی و موضعگیری از طرف قشرهای مختلف میشود چون ممکن است احیانا فردی یا افرادی مورد توافق و پسند بعضی شود و مجال این نبود از این رو قرار شد که همان 5 نفر روحانی هیئت موسس حزب را اعلام کنند تا این فرصت از دست نرود.
به هر حال از هفته سوم بود که دیگر حزب توسط شورای مرکزی که بین 20 تا 30 نفر از قشرهای مختلف بودند اداره شد و دقیقا تصمیم گیریها با رای افراد در شورای مرکزی بود و از آن پس 5 نفر روحانی موسس اعلام کننده حزب نقش و رایشان همانند رای 20 و چند نفر برادران و خواهران دیگر بود که در داخل شورای مرکزی شرکت داشتند.
س: انتخاب نام حزب تحت عنوان جمهوری اسلامی به چه علت بود است؟ آیا این نوعی سوء استفاده نیست!؟
ج: به نظر من این اصلا حسن تدبیر و هوشیاری تبلیغاتی و اجتماعی یک حزب هست که بتواند درست در مسیر خواستههای به حق یک ملت و شعارهای بحق یک مبارزه حرکت کند و ما از آنجا که واقعیت امر این بود که، حزب را در متن انقلاب و در بستر اصلی و راستین انقلاب میدانستیم یعنی نظر این نبود که جناحهای خاصی را در حاشیه این بستر انقلاب به صورت گروههای انتقاد کننده و یا دارای موضعها و ایدئولوژی های خاص فرد. (جلب کرده باشد)
حزب از پدیدههای انقلاب بود- در بستر انقلاب بود و لذا بایستی از ملموسترین، شایستهترین و آشناترین شعار و اصطلاحات استفاده کند. بله اگر یک گروه یا یک حزب مارکسیستی با داشتن ایدئولوژی غیر اسلامی آمده بود از پوشش اسلامی و انقلاب استفاده کرده بود همانطور که الان میبینید بعضی از احزاب چپ وابسته به شوروی از احساسات و یا مسیر حرکت عمومی تودههای مسلمان و شعارهایشان استفاده میکنند جای این بحث بود اما اگر چنانچه حزب، حزبی بود که از متن