**صفحه=8@
نیروهای دیگری با امام بود ضرورت ایجاد یک حزب اسلامی به صورتهای مختلفی منعکس میشد. پیشنهادات مختلفی در این زمینه به عرض ایشان می رسید، ایشان مسئله تأسیس حزب الله را بعنوان حزب واحد سیاسی پیشنهاد فرمودند و گفتند که باید در این راه تلاش کرد و یک حزب که همه نیروهای خداگوی و اسلام خواه شرکت داشته باشند. مسلما چنین چیزی مدتها بحث مجامع و محافل بود که آیا میشود با تک حزبی عمل کرد یا خیر و آیا اگر بخواهد تک حزبی باشد به این نام عمل کند یا خیر؟
 مسائل زیادی مطرح بود تا اینکه ایشان به خارج مهاجرت فرمودند و در پاریس هم اسلام شناسانمان یا اسلام خواهانمان در لباسهای گوناگون بخدمت ایشان شرفیاب شدند درخواست هائی در این زمینه داشتند ولی هنوز مسئله بصورت کامل حل نبود تا اینکه ایشان به تهران تشریف آوردند و ملت ما این افتخار را بازیافت که رهبر هجرت کرده و تبعید شده خودش را در آغوش بگیرد.
در چنین فرصتی مسائل از نزدیک مورد بحث قرار گرفت بسیاری از سازمانها و گروه‎ها حاضر نشدند آرم و علامت خودشان و معتقدات خودشان را بیاورند و در طبق اخلاص بگذارند و برای ملت راهی باز کنند. برای حل این مشکل حالا که تعدادی از سازمانها و گروهها حاضر نیستند برای شکل گیری یک حزب، بخصوص حزبی که امام توصیه فرمودند در یک مرکزی متمرکز شوند، ناچار از گوشه‎ای باید شروع بشود و بهترین گوشه این بود که اسلام شناسان مورد اعتماد امام کار را شروع کنند.
در هر صورت اعلام موجودیت شد گروههای مختلفی از این مسئله انتقاد داشتند و انتقاد گاه به خدمت امام منعکس میشد و تا آنجا که بخاطر دارم امام در پاسخ به بسیاری از این انتقاد فرمود اکنون فرصت گله گذاری نیست، اکنون فرصت این است که دور هم جمع شویم و وحدتی داشته باشیم و کار را شروع کنیم. تحزب اسلامی وظیفه است باید مسلمانها در یک تجربی شایسته، متشکل باشند. در مورد این مسئله که چرا فقط بخش روحانی و چرا فقط این 5 نفر اعلام نمودند؟! ایشان جواب دادند که خواهی نخواهی باید از یک جا آغاز بشود شاید اینجا که شروع شده کم اشکال ترین است و از همین جا باید آغاز کرد.
خواهی نخواهی با شرایط موجود شروعی بی اشکال نمی توانیم داشته باشیم از

نظر خود را ارسال کنید