قانون اصل دفاع در برابر دشمن همیشه ثابت است اما روش تجهیز در زمان‌های مختلف فرق می‌کند. در زمان رسول اکرم تجهیز در برابر دشمن به‌صورت فراگیری فنون اسب‌سواری و تیراندازی بوده (پیغمبر بر این امر سفارش می‌کرده‌اند) و امروز فقهای ما دستور فراگیری خلبانی و آموزش تانک و توپ را در برابر دشمن صادر می‌کنند و اگر فردا یک وسیله تازه جنگی اختراع شود فقهای فردا دستور آموزش آن را صادر خواهند کرد.
 در باب همین تشیع و اجتهاد، مجتهدین تقلید از مجتهد متوفی را جایز نمی‌دانند. تقلید، اصل و ثابت است اما شما باید مقلد مجتهد زمانتان باشید، نمی‌توانید از شیخ طوسی و حتی علامه حلی که قطعاً و محققاً در عصر خود مجتهدین بزرگی بوده‌اند تقلید کنید.
 خب با این تعاریف مشخص شد گرایش به اصول ثابت و لایتغیر و پافشاری بر آنان نه‌تنها بد نیست بلکه اجتناب‌ناپذیر است اما گرایش به اصول متغیر و روش‌های گذشته آن ارتجاع است. مثلاً اگر شما غذا خوردید کار بدی که نکرده‌اید بلکه یک امر ضروری را انجام داده‌اید اما اگر آمدید و مثل انسان‌های عصر حجر غذا خوردید حتماً مرتجع هستید!
 دفاع در برابر امپریالیسم و دشمن امروز ضروری است اما اگر خواستید با امپریالیسم بوسیله تیر و کمان و حتی به شیوه ده‌سال پیش مواجه کنید کار به جایی نخواهید برد و ارتجاع است. و اصلاً ارتجاع یعنی اتخاذ روشی که با آن راه به‌جایی نمی‌برند.
 این گروه‌ها منظورشان از ارتجاع این‌ها نیست، اصلاً معنی لغوی و اصطلاحی را در نظر ندارند. پس وقتی معنی لغوی مورد

نظر خود را ارسال کنید