این تعاریف معلوم می شود خطی به نام خط ارتجاعی وجود دارد اما همه گروهها در متهم کردن گروه مقابل صادق و بیغرض نیستند.
البته من در موارد فوق خیلی مختصر و فهرستوار موارد استفاده این واژه را ذکر کردم چون اگر میخواستم در هر یک از موارد مطلب و موضوع را بشکافم زمان بسیاری را دربر میگرفت که نه شما را مجال هست و نه برای من مقدور است. مضافاً اینکه در هر مورد باید مدعیان و طرفداران هر گروه بنشینند و دلایل خود را بگویند تا ما آن که را راست میگوید و حقیقت دارد و معقول و مطلوب است قبول کنیم. نمیشود من اینجا یکنفره بهتنهایی دیوار را یکطرفه کاهگل کنم و این برخلاف همان قضاوت منطقی است که ابتدا دربارهاش صحبت کردم. و کسی هم که بخواهد واقعاً این واژه و موارد استفاده آن را بشناسد باید پیه نشستن و صحبت در تمام جوانب آن کردن را به تن بمالد، گفت:
من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش
گر به فکر سوختن افتاده ای جانانه باش
خوب من از این صحبتهایی که تاکنون کردهام میخواهم نتیجهگیری کنم شما میدانید امروز بیشتر از هر طبقهای و قشری روحانیت متعهد و اصیل و آگاه، آماج این حملات ناجوانمردانه واقعشده است و منظور بیشتر گروهها از ارتجاع همین روحانیت متعهد اصیل و مسئول است. و چه بیشرمانه؟!
من مذمومترین آن مفاهیم را در جامعه فعلی یعنی سرمایهداری، وابستگی به امپریالیسم غرب و لیبرالیسم را انتخاب میکنم و با روحانیت (منظورم از روحانیت، روحانیتی است که در برابر خداوند و خلق خداوند مسئول و متعهد است و آگاهانه