دیگر نیست، یا کیفیت آن ناشناخته است میل به قضاوت است که در انسان به میزان زیاد وجود دارد و حتی گاهی در برخی از افراد به مرز و حد شهوت هم میرسد بله شهوت قضاوت! حتماً شما هم دیدهاید افرادی را که هیچگاه از دهان اینها (نمیدانم) و یا (تحقیق نکردهام) شنیده نمیشود اگر موضوعی را به این فرد بگویید که حتی کمترین تخصصی در آن موضوع نداشته باشند بلافاصله تایید و یا تکذیب میکنند یا اگر راجع به دو نفر یا دو گروه از آنان بپرسید بیدرنگ یکی را تمجید و دیگری را تنقید میکنند بی آن که هیچکدام از آنها را بشناسند!
انگیزه و دلیل میل عمومی به قضاوت چیست؟ مهمترین آن این است که عرض میکنم انسان به دلیل میل به تنوع و علاقه به موضوعات تازه که یکی از امیال چهارگانه بشری است قضاوت می کند. (قضا) در لغت یعنی پایان دادن، فیصله دادن، خاتمه دادن خواه فیصله دادن به قولی باشد، خواه خاتمه دادن به فعلی، خواه از جانب خدا باشد، خواه از جانب انسان فرقی نمیکند. حالا شما با این تعریف بهتر متوجه میشوید چرا انسان مایل به قضاوت است. زیرا تنبلی ذهنی و فکری ماها از سوئی و میل به تازگی و عجول بودن نوع انسان از سوی دیگر دست به دست هم داده انسان را راغب به قضاوت میکند.
انسان به یک موضوع و قضیه خاتمه می دهد تا اولاً فکرش را زیاد خسته نکند و ثانیاً یک موضوع و مسئله تازهای را برای خودش مطرح کند. شما و من در روز در چندین موضوع، خواه موضوع سیاسی، خواه اجتماعی، گروهی، اقتصادی و خانوادگی قضاوت میکنیم؟ بلافاصله نظریه میدهیم؟ و در نظریه مان هم دگم میشویم و عجب اینکه چنان