حال من یکی از این موارد قضاوتهای احساسی را برای شما تشریح میکنم تا انشاءالله بعداً ببینید تاکنون در این مورد چگونه قضاوت کرده ایم. موضوع مورد بحث ارتجاع و مرتجع است که تقاضا می کنم خوب دقت کنید. شما میدانید این کلمه در جامعه فعلی ما بهتازگی چقدر رواج پیدا کرده است و میدانید برخی از گروهها از این واژه برای کوبیدن حریف و طرف مخالف خود استفاده میکنند و کلا همه دستجاتی که وجود دارند و فعالیت میکنند خود را مترقی و مخالفین خود را مرتجع و ارتجاعی معرفی میکنند و معلوم نیست کدام یک از آنها راست میگویند. چهبسا آن گروهی که گروه مقابلش را متهم به ارتجاع میکند خودش از او ارتجاعی تر باشد!! به قول ملای روم
فلسفی مر دیو را منکر شود
در همان دم سخره دیوی بود
اما شما باز هم میبینید گروهها یکدیگر را متهم به ارتجاع میکنند و طرفداران آنها هم که اکثراً چشم و گوش بسته مطیع گروه خود هستند همین مفهوم را تکرار میکنند. اکثراً هم درست نمیدانند ارتجاع یعنی چه!! (دانستن در برخی از این گروهها گناه کبیره محسوب میشود!!) و یا اگر بدانند فقط یک بعد و مورد استفاده آن را میدانند!! و وسایل گوناگون تبلیغی گروهها هم که لحظهای از حرکت باز نمیایستند. حتی برخی از معلمین و خصوصاً خانم معلمهای دبستان ها و دبیرستانها هم در زمره همین مسائل تبلیغی و در خدمت این گروهها هستند!!
در جریان همین انتخابات مجلس شورای ملی اسلامی در جمع خانوادگی یکی از من پرسید به کی رای دادید؟ گفتم به