احساسی نیست؟ آیا فکر می کنی منطقی است؟
برادران و خواهران! شما وقتی مسائل را با عاطفه و احساستان مورد قضاوت و ارزیابی قرار دهید که اصلا اطلاق قضاوت در اینجا غلط و بی مورد است، نمیتوانید راه به جایی ببرید شما کسی را تایید میکنید چون محبوب شماست و کسی را و حرفی را و مطلبی را تکذیب و تنقید میکنید یا اصلاً به آن توجه نمیکنید چون منفور شماست. شما اصلاً به چیزی که توجه ندارید همان نفی حرف و مطلب است و آن روایت که عرض کردم برای شما به این صورت درمیآید: انظر الی من قال و لا تنظر الی ما قال! یعنی نگاه کن به گوینده نگاه نکن به گویش و این غلط است.
این قضاوت احساسی چرا مطرح می شود؟ برای اینکه زمینه و جامعه و محیط را برای رشد شایعه، تهمت، بدبینی، نفاق و افترا مساعد کند، برای اینکه هرچه به شما میگویند شما بپذیرید بی آن که به خودتان اجازه و زحمت تحقیق بدهید.
پس از انقلاب، ببینید چقدر شایعه و تهمت در جامعه ما رونق و بازار داشته!! میدانید چرا؟ چون منطق و تحقیق فدای احساسات و عواطف بیمورد من و شما شده و این برای یک جامعه انقلابی فاجعه است. شما خوب میدانید برای بسیاری از این تهمتها و افتراها و شایعههای موجود کمترین سند و مدرکی وجود ندارد ولی خیلی از شماها تحت تاثیر این شایعات قرار گرفتهاید و چه بسا که خود شما ناقل و مروج برخی از آنها هم بودهاید!! و فراموش نکنید رواج شایعه در یک جامعه نشانه بیماری و عدم سلامت آن جامعه است.