خویش می بیند. وقتی نقص خود را دریافت می خواهد یک هادی درونی او را به قسمت کمال برد و برای مقابله با موانع او را برمی انگیزد. هرقدر عشق به کمال در انسان قوی تر باشد برخوردش با موانع نیرومندتر است. «فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَة، وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ، فَکُّ رَقَبَةٍ، أَوْ إِطْعامٌ في‏ يَوْمٍ ذي مَسْغَبَةٍ، يَتيماً ذا مَقْرَبَةٍ، أَوْ مِسْکيناً ذا مَتْرَبَةٍ، ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ» (سوره البلد، آیات 11 الی 17)
این ها اصحاب میمنه هستند و یمن وجود را دریافته اند و هم اینان هستند که می تواند در تنگناها خودشان را وارد کنند و راهی به سوی سعادت بگشایند. حرکت به سوی خدا هم سعی است و هم کدح. «يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ». (انشقاق، آیه 6) اگر صبور باشید به او می‌رسید.
"فملاقیه" بدین ترتیب تلاش به سوی کمال نیز از سرشت آدمی برمی خیزد، تلاشی که در همه مراحل آن خود را همواره در محدوده مرزها و کمبودها می یابد و کمال مطلق را فراسوی خویش می بیند. موسی در پای کوه طور شعله فروزانی را فراسوی خویش می بیند و باید در آن شب های تاریک تلاش خود را ادامه دهد تا به او برسد.
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل          کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
و خود را در تکاپو برای رسیدن به همین دریافت "هر دو مرز" خویش و عشق به رسیدن به هستی "بی حد و مرز" راهنمای انسان به حقیقتی مطلق است که آدمی در راه رسیدن به آن سرسختانه تلاش می کند. "يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا" و با هر تلاش این حقیقت برای او بارزتر، نزدیک تر و دریافتنی تر می شود. "فملاقیه" انسان با هر عمل صالحی خدا برایش شناخته تر می شود.
حال این بحث را به صورت زیر جمع بندی می کنیم:
انسان دارای اندیشه دوربرد، قدرت تشخیص نیک و بد، قدرت انتخاب و اختیار، قدرت سازندگی و ابتکار است و در سرشت او جاذبه ها و ابزارهایی برای حرکت و پویایی و فرا راه او حقیقت و کمال مطلق و در خمیر مایه ذاتش تگش برای رسیدن به آن، انسان

با همین ویژگی هاست که خود را مسئول می یابد و به خاطر همین مسئولیت نسبت به دیگر آفریدگانی که از چنین موهبتی برخوردار نیستند برجسته و ممتاز است.
«وَ فَضَّلْناهُمْ عَلي کَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً»، ما بنی آدم را آفریدیم و به آن ها نسبت به بسیاری از آفریدگان امتیازاتی دادیم. «وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ» به آن ها امکان سوار شدن بر هر مرکبی را دادیم. «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ» به انسان ها ارزش خاص دادیم. «وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ». نعمت های پاکیزه به آن ها دادیم. (سوره اسراء، آیه 72)
انسان مسئول است، این مسئولیت در رابطه با محیط طبیعی و خویشتن خویش و محیط اجتماعی مطرح می گردد. بعد از این بحث کم کم به سمت درک وحی و نبوت به عنوان هدایت برونی می رویم.

نظر خود را ارسال کنید