من با همان داستان هبوط متناسب است. وقتی آن ها را به اسفل سافلین بازگرداندند در برابر این بازگرداندن کسانی که ایمان و عمل صالح ندارند در همانجا می مانند و آن هایی که ایمان و عمل صالح دارند به جایگاه قربشان برمی گردند. یعنی این ردی که قلم تقدیر در مسیر او نهاده بود را با آن جبران کرد. البته باز هم تکرار می کنم که اگر در رابطه با جهنم بود «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ» (اعراف، آیه 178) چنین تعبیری اشکال نداشت اما در اینجا به دنبال خلقنا الانسان آمده لذا همان معنایی است که قبلاً گفته شد.
داستان قرآن در مورد انسان طوری است که وقتی الانسان می گوید (البته الانسان گاهی الف و لام عطف است و گاهی الف و لام جنس ولی این ها عطف می شود) مانند آیات خلقت که می گوید ما انسان را از خاک آفریدیم «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ، ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ» (سوره مومنون، آیه 12 و 13). این ها زبان قرآن است در برتری طلبی.
س-9: در مورد برتری طلبی که اشاره فرمودید وقتی قرآن می فرماید «وَالسابِقوُنَ السابِقوُن» (سوره واقعه، آیه 10) اشاره به همین مطلب است یا نه؟ همچنین آیاتی مانند «فَأُولئِکَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلي» (سوره طه، آیه 77)؟
ج- البته اشاره به این مطلب نه، ولی مبتنی بر این مطلب است برای اینکه انسان تعالی طلب است، استعلاء بد است یعنی انسان در روی زمین بخواهد در جامعه، برتری طلب و تفوق طلب و ریاست طلب باشد این بد است، اما اگر انسان تعالی طلب و پیشرفت طلب باشد بسیار خوب است. استعلاء به این معناست که انسان بخواهد بر دیگران اعلام برتری کند. بنابراین رو به علوّ رفتن به شرط اینکه مستلزم بازداشتن دیگران از تعالی نباشد بسیار خوب است.
والسلام
واحد آموزش

نظر خود را ارسال کنید