پاسخ به سوالات
س-1: سوال شده است که شما در صحبت هایتان عنوان کردید که غرایزی چون حب جاه و مال، انتقامجویی و امثالهم ریشه در ذات انسان دارد. آیا این سخن را با مبحث قرآن که خود حضرت عالی نیز سابقا آن را طرح کردید در ذات نمی بینید که می فرماید:.....
این تناقض را چگونه قابل حل می یابید، آیا در این مبحث برای اکتسابات نقشی قائل نیستید؟
ج- آیه در مورد علم است و آنچه ما در اینجا بیان کردیم راجع به انگیزه بود. انگیزه، با علم فرق دارد (بچه از همان اول که به دنیا می آید دنبال خوراکی می گردد) این می شود غریزه، اما حال این را می خواهد پیدا کند، ببینید این شیر را کجا پیدا می کند، در سینه مادر پیدا می کند. اینجاست که ابزار معرفتی اش را به کار می اندازد تا جایی را پیدا کند. بنابراین دو تا با هم هیچ منافاتی ندارد.
و اما اکتساب، انسان غریزه را اکتساب نمی کند. غریزه در انسان هست غریزه اکتسابی نیست. میل به غذا اکتسابی نیست، غریزه جنسی، میل زن به شوهر و شوهر به زن، اکتسابی نیست، میل به قدرت است این ها غریزه است، در تضاد هم نیست.
س-2: مرحوم استاد شهید مطهری در درس های شناخت می گوید انسان اگر خود را بشناسد در حقیقت خدای خود را شناخته، به طوری که جدا از هم نیست و خویشتن شناسی مقدمه خداشناسی نیست، بلکه عین خداشناسی است و جمله من عرف نفسه فقد عرف ربه، را ایشان صحیح نمی دانستند ولی جناب عالی به این جمله استناد فرمودید و نشان می دهد این جمله را درست می دانید؟
ج- حال چون من نظر ایشان را نخواندم نمی توانم چیزی بگویم ولی در هر حال این مطلب صحیح است و آنچه شما در اینجا نقل کردید در مورد انسان شناسی است. یک وقت می‌گویند انسان شناسی مقدمه خداشناسی است، یک وقت می گویند انسان شناسی مرحله ای از خداشناسی است. این دو مطلب با هم فرق دارد و آنچه شما نقل کردید اگر درست نقل شده باشد مربوط به این دومی می شود و مفهومش آنست

نظر خود را ارسال کنید