آقایان با گارد داخل دانشگاه میشدند.
اینجا چند روز قبل صحبت از مدرسه فیضیه شد و اینکه برادری گفت (آقای کروبی بود) که گردش آن چوب دور سر من یادم نمیرود من هم گفتم یادم نمیرود که ازغندی چاقو به دستش بود توی دانشگاه تهران توی خیابانهای دانشگاه تهران من هم یادم نمیرود حسن محمدینژاد و نجفآبادی هفتتیر به دستش بود که آمد توی دانشگاه تهران و توی خیابانهای دانشگاه میگشتند زمان حکومت امینی و کارشان بعد از این امر اتفاق افتاد که عدهای از دانشجویان کسانی را که در آن کرسی بحث آزاد شرکت کرده بودند و در آنجا گفته بودند طالقانی کمونیست است، بازرگان کمونیست است و روزنامههایش هست که این افراد را به جزای اعمال خودشان رسانده بودند چون نظام درگذشته میخواست بگوید که تمام مخالفان من کمونیست هستند و لاغیر برای اینکه برای خودش تکیهگاه درست بکند و بلندگویان این حرف کسانی که این کار را کردند نمیشود به آنها اطلاق این را کرد که دارای حسن شهرت سیاسی هستند.
و اما در مورد مسئله اشتهار به فساد اخلاقی من پروندهای را راجع به مدرسه پروین اعتصامی دامغان به کمیسیون دادهام. من نمیخواهم در محضر این مجلس این پرونده را بشکافم، صحیح نمیدانم اما چنین پرونده به مورد خاص مشخص آقای خلخالی رئیس کمیسیون از ایشان خواهش میکنم بهعنوان کسی که مورد قبول است حداقل از نقطهنظر من برای دقتش در امور قضائی و شرعی چنین پروندهای آیا تعبیر به اشتهار به فساد و نادرستی و در یک دوره زمانی در یک محلی می شود یا نه؟ و اما مسئله دیگری که علت اعتراض من است.
خلخالی- خودشان از حق خودشان دفاع میکنند.
سلامتیان- پروندهای که من دارم و خدمت کمیسیون تحقیق دادهام...
خلخالی- به آقای رئیس گفتم جلسه را خصوصی اعلام بکنند.
رئیس- خیر باید علنی باشد.
آیت- خیر جلسه باید علنی باشد و علنی هم گفته بشود.