جنبش مجاهدین خلق علیه جمهوری اسلامی و یکی از افرادی که در آن خط بود یعنی من آنها را انجام دادهام چگونه؟ چون گفتند فرصت کم است والله خیلی میخواستم تفصیل بدهم.
شخصی که پیش من آمد و با دسیسه قبلی آمد و ضبط صوت هم توی جیبش بود شخصی است اهل محلات به نام عزت الله کفایتی؛ این قبل از انقلاب هم پیش من آمده بود منتها آن موقع ساواک بود و ما احتیاط میکردیم و نمیگفتیم که کاری داریم میگفت بمب دارم و وسایل دارم میگفتیم نابود کن چون به او اعتماد نداشتیم بعد از انقلاب هم یک روز آمد و گفت که دانشجویان دانشگاه تبریز اینها را متشکل کردیم و اینها دارند از انقلاب فرهنگی مأیوس میشوند و فلان و بهمان ما هم به این سؤالات جواب دادیم که دیدم چیزی نیست منتها تحریف کردند توی روزنامهها و حذف کردند.
اما مسئلهای از این مهمتر بود ایشان سؤالات دیگری هم کردند و من جمله اینکه ما میتوانیم رجوی را بکشیم تو چه میگویی؟ گفتم که خیر، رجوی قابلیت کشته شدن را ندارد و ما هم نمیخواهیم کشته بشود ما باید مردم را تبلیغ بکنیم من چون دیدم آن جواب را دادم وگرنه حالا دنباله توطئه را بگویم به چه نحوی میخواستم پیاده کنم گفت حالا او را نکشیم موسی خیابانی را که ممکن است از تبریز بیرون بیاید بکشیم، گفتم آن هم نمیخواهد بکشیم. گفت موسی خیابانی در تبریز رای می آورد اجازه میدهید ما برویم در تبریز تقلب بکنیم. گفتم که خیر ما تقلب هم نمیخواهیم شما نگذارید آن انتخاب بشود. شاهدش این آقای موسوی است دادستان تبریز. این آقای کفایتی پیش ایشان هم رفته و همین سؤالات را کرده.
حالا توطئه چی بود؟ توطئه این بود که فردا من بگویم رجوی را بکش خودش احساس کرد، خوب، شرمش میآمد، خوب بکشیم خوب است و آنها میکشند و فلان آقا هم بگوید یکی از تبریز یکی از تهران پیش چند نفر دیگر هم خارج از این مجلس من سراغ دارم که