هزارتومانی به کارمندان دولت داده میشود اما در روستاها از یک وام 40 هزارتومانی دریغ می شود و اگر هم وام پرداخت می شود خیلی کم و باز موجبات نگرانی را فراهم میکند چون به برخی میدهند و به برخی نمیدهند.
چرا برخی از مسائل پیش میآید که روح اسلامی ندارد، مثلاً برای تحویل آهن باید سه ماه قبل از آن تعاونی یا آن افرادی که آهن را میخرند و توزیع می کنند قیمت آهن را در حساب کارخانه بگذارند، سه ماه مبلغ هنگفتی می شود مجبور می شوند وام ربوی بگیرند مجبور میشوند دست به دامن سرمایهداران ببرند تا پول را تهیه کنند. چرا باید سه ماه جلوتر یک کارخانه پول را تحویل بگیرد و بعد جنس را تحویل دهد؟ دولت باید این مشکل را رفع کند. چرا این امکانات ابتدایی در روستاها تقسیم نمیشود؟ مثلاً در شهر گوشت را توزیع میکنند، در شهر سوبسید گندم را دولت میپردازد اما روستایی از گوشت استفاده نمیکند. اگر داد و فریادشان بلند بشود در مرکز بخش استاندار یا فرماندار میگوید که شما خودتان بروید بندرعباس، گوسفندش را بیاورید و بکشید در حالتی که اینها این امکانات را ندارند اما در شهر مسلخ آماده و توزیع گوشت تا در منازل هم هست. این نابرابری باید برداشته شود. گندم را روستایی به دولت میفروشد، شهری استفاده سوبسید را میبرد اما روستایی در نانواهای روستاها حق ندارد از آرد سوبسید داده دولت استفاده کند، چرا؟
شما که در تهران تنها یک میلیارد تومان خرج زبالهها و جمعآوری زبالهها میکنید و این یک میلیارد تومان میتواند در یک سال مشکلات جادهسازی روستاها را حل کند چرا به روستاها کمتر توجه می کنید؟ چرا در تقسیم کود و سموم و خدمات کشاورزی اهمال می شود؟ آقای رجایی فرمودند پستهای گیره ای را به دست مکتبی ها و حزباللهیها میدهیم. بعضی از پستها هست که شبیه گیره ای است. تقسیم کود و سموم کشاورزی اگر چند روز تاخیر بیفتد محصول کشاورزی از بین میرود و دیگر نمیتواند ثمر بدهد