گرچه می‌شناسید، یکی از اعضاء بسیار مهمش هم شاپور بختیار بود و یکی از هم ابوالفضل قاسمی و این یک شجره خبیثه‌ای است از بعد از شهریور 20 تا حالا و اگر آقایان خواستند من حاضرم ده بیست ساعت بعدها کنفرانس بدهم حالا فرصت نیست و در همین جا هم ضمناً به شاه و همپالکی‌هایش حمله کرده‌ام، دکترین آیزنهاور را شرح داده‌ام که چطور آمد صالح قرارداد کنسرسیوم را تایید کرد و پیمان بغداد را تایید کرد و بعد گفتم که ایشان چیزی را تایید کرد که رژیم هایی مثل ملک حسین در اردن یا کامیل شمعون در لبنان یا رژیم نوری سعید در عراق متزلزل می‌شد.
اگر این دکترین آیزنهاور تایید نمی‌شد، بگذریم چون می‌دانم وقتم خیلی کم است آخر بار اگر فرصت بود بیشتر خدمت حضرات در این قسمت می‌رسم.
البته مطالب دیگری هم که در کرسی آزاد می‌گفتم فقط تیتر یکی دیگرش را من خواهم گفت: «قانون کار در ایران اجرا نمی‌شد، در کارگاه‌های قالی‌بافی خردسالان با چند ریال استخدام می‌شدند. کنسرسیوم کارگران ایرانی را بدون دلیل اخراج می‌کرد». این هم تیتر یکی از صحبت‌های دیگر است البته اینجا یادداشت های زیادی می آید من فقط به یکی از آن‌ها اشاره می‌کنم.
 سؤال شده که صریحاً بگویید آیا انقلاب سفید تدریس می‌کردید یا نه؟ نه بنده انقلاب سفید تدریس نمی‌کردم.
خوب حالا باید نکته دیگری را که مهم است باید توضیح بدهم و بعد به سایر مسائل بپردازم. موضوعی است که ایشان خیلی همچون دلشان می‌خواست نگویند و می‌ترسیدند عفت عمومی جریحه‌دار بشود فلان و این‌ها، بعد یواش‌یواش بالاخره گفتند که آیت در دامغان در کلاس در حضور جمعی دانش‌آموزی را بوسیده است. من یکی از چیزهایی که همیشه علاقه‌مند بودم اینست که همیشه می‌خواستم بزرگ‌ترین و کوچک‌ترین چیزها را بدانم؛ مثلاً بزرگ‌ترین کوه در دنیا چیست. و این‌ها را خیلی هم حفظ هستم، بزرگ‌ترین ساختمان چیست، بزرگ‌ترین سیاره مثلاً شعرای یمانی است که خورشید یک میلیون و سیصد هزار برابر کره

نظر خود را ارسال کنید