فهرست مطالب کتاب


**صفحه=6@
من امکان می‌داد که جلسات کوچک و خصوصی را هر چه بیشتر گسترش دهم و در محیط‎های امن‎تر، آزادانه تر و بی پرده تر شور انقلابی را در جوان ها برانگیزم و به موازات آن دامنه‎ی فعالیت های خود را تا شهرهای دیگر خراسان و سایر نقاط کشور بگسترانم.
 در همه‌ی این چند سال، طلاب و فضلای جوانی که از من آموخته بودند به شهرستان‌ها گسیل می‌شدند و آتش مقدس در حوزه‎ای وسیع‌تر منتقل می‌شد. با استفاده از فرصتی استثنائی یکی از جلسات بزرگ گذشته را زیر نام درس نهج البلاغه به طور هفتگی دوباره شروع کردم. این جلسه که در مسجد امام حسن مشهد تشکیل می‌شد مجددا محور بیشترین تلاش اسلامی مبارزان مشهد شد و گفتار علی علیه‎السلام که با شرح و توضیح، تدریس و در جزوه‎های پلی کپی شده (بنام پرتوی از نهج البلاغه) دست به دست می‌گشت همچون برق صاعقه‎ای فضای گرفته‌ی شهر شهادت را روشن می‎ساخت.
سال 53 برای من یادآور این حرکت علوی کوبنده است. ساواک مشهد که نمی‎توانست آن مرکز عظیم تبلیغاتی را کانون تبلیغات انقلابی اسلامی ببیند و تحمل کند در فکر چاره بود بارها مرا احضار و تهدید کردند. همواره جاسوس‌های خود را در اطراف خانه و مسیر من گماشتند افراد بسیاری از نزدیکان و دست اندرکاران فعالیت‌های سیاسی و تبلیغاتی

نظر خود را ارسال کنید