**صفحه=110@
که در طول دوران اختناق امکان هرگونه ارتباط مفید و سازنده و منظم و ارگانیک را از مردم گرفته که شما امروز در سازمانهای جوانی حتی سازمانهای اسلامی دانشجویی یک واحدی که صد در صد با انسجام همراه باشد مشاهده نمیکنید چه برسد به آن واحدهایی که این جوانی و این انگیزه و آمادگی برای کار منسجم را هم آن اندازهها ندارد.
بنابراین ناهماهنگی هست، اختلاف سلیقه هست و اگر کسی بگوید نیست یقینا خیلی دقیق حرف نزده اما اینکه شما فکر کنید در صفوف روحانیت مبارز و متعهد اختلاف عمیقی وجود دارد نه خیر، اگر شما فکر میکنید و یا اشاره میکنید به اینکه یک فرد یا یک فرد دیگر و یا با دو فرد دیگر مخالفت دارد. به نظر من این را به حساب جدائی و شکاف میان روحانیت مبارز نگذارید چون همواره مسائل خصوصی مسائل شخصی، بدفهمیدن ها، تحریک شدنها و غیره آسیبهایی است که هیچ انسانی نمیتواند (مگر به فضل و عظمت پروردگار) از این آسیبها دور و جدا بماند لکن کلا چنین جدایی که میفرمایید من احساس نکردهام.
س- برداشت کلی که از قانون اساسی بر میآید این است که طبقه یا قشر روحانیون حاکمیت مطلق کشور را در دست دارند در صورتی که در خود قانون اساسی بیان شده که به هیچ عنوان حکومت نباید زیر استبداد فرد یا طبقه مشخصی باشد. آیا در کشور هیچ شخص لایق دیگری پیدا نمیشود.
خامنهای: از قانون اساسی به هیچوجه بر نمیآید که روحانیون