**صفحه=108@
از لحاظ ذهنی مرعوب فرهنگ عرب بود. کار به جایی رسید که استعمال و بکار رفتن لغات و واژههای خارجی شد یک امتیاز، و تا بحال هم در جامعه و در میان ما معمول بوده و هنوز هست و این یک انحطاط و بدبختی است.
این دلیل یک مرعوبیت فضاحت بار یک ملت است، اگر کسی بتواند لغتهای فرنگی را بجای زبان مادری معمولی خودش به کار ببرد این دلیل یک امتیاز بود یا اینکه آن لغت در فارسی مثلا معادلی دارد.
کار به اینجا رسید که شخصیتها و چهرهها و قهرمانها و ادبا و شعرا و هنرمندها و هنرپیشهها و چهرههایی که خارج از کشور و در کشورهای قدرتمند مطرح بودند برای نسل جدید جامعه ما بیشتر شناخته شده و معروف بود تا چهرههای داخلی و قهرمانهای داخلی و یا سنتهای داخلی. نوعی مرعوبیت وابستگی فرهنگی را با بقای این مرعوبیت میشود علاج کرد مادامیکه مرعوبیت از فرهنگ غربی و فرهنگ خارجی کلا وجود دارد امکان ندارد که وابستگی فرهنگی قطع شود. این از خصوصیات رژیم گذشته بود. در زمان ما این مرعوبیت باید از بین برود.
اگر کسی در جهت رفع رعب فرهنگی قدمی بردارد این مترقی است، پیشرو است اگر قدمی در جهت حفظ آن بردارد این مرتجع است این برگردنده به نظام طاغوتی و شیطانی و جاهلی قبلی است، در نطقهای امام در یک برهه از زمان مخصوصا در فاصله دو سه ماهه دیدید که ایشان به شدت به غرب زدهها، روشنفکرهای غربی همه قشرهایی که به نوعی پوشیدن جامه فرهنگ