فهرست مطالب کتاب


**صفحه=23@
خالی می‌کنند تا خودشان با حمایت آن ابرقدرت جای او بنشینند این سازش خیانتکارانه است و معمولا در این رویه اینگونه افراد یا گروه‌ها مجبور می‌شوند امتیازی به آن ابرقدرت بدهند تا او را راضی کنند به اینکه خودشان جانشین حکومت قبلی باشند. نوع دوم سازش اینست که یک گروه علاقه‌مند به مصلحت ملت و کشور خط مشی سیاسی انتخاب کرده که در آن خط مشی سیاسی معتقد است به جای مبارزه قوی و نیرومند با ابر قدرت‌های استعمارگر بیاید و آنها وارد مذاکره هم بشود و به خیال خودش آنها را هم قانع کند که دست از سر یک کشور دنیای سوم و یک ملل دنیای سوم بردارند و بخواهد با منطق آنها را از استعمار و استثمار منصرف کند. بی آنکه واقعا بخواهد به ملت خودش خیانتی کند.
 به این می گوییم سازش مصلحت جویانه و از نظر من این نوع سازش هم محکوم است. در طول این سال‌های مبارزه ملت ایران من به روش دوم اعتقادی نداشته‎ام و هیچگاه برای گفتگو با ابر قدرت‌های دشمن قدمی به جلو نگذاشتم و حتی افراد و گروه‌های اجتماعی محترمی را که به این راه معتقد بودند مکرر با آنها بحث می‌کردیم. که فکر نمی‎کنم این روش روش صحیحی باشد. و این روش، روشی است که اصولا با روحیه انقلاب سازگار نیست.
بله من در عین اینکه هر نوع مذاکره بر اساس سازش مصلحت جویانه را صریحا نفی می‌کنم. و نفی کرده‎ام و در این راه هیچوقت آن را جزء طرح و برنامه مبارزاتی برای خود و همفکرانم قرار نداده‌ام

نظر خود را ارسال کنید