**صفحه=12@
دروغ پردازیها از همان موقع ریشه میگیرد. چون کینه شدیدی علیه من به وجود آمده بود. چرا من موفق میشدم در آنجا جلسات بزرگ دانشجویی بحث به عنوان اسلام به وجود بیاورم و بحثهایی از قبیل اسلام- ماتریالیسم، اسلام- سوسیالیسم، زن و حقوق زن و اسلام و امثال اینها را در مجامع بزرگ دانشجویی مطرح کنم. چون تا آن موقع مجامع دانشجویی تقریبا مونوپل گروههای فکری دیگر بود، انحصاری آنها بود. یادم میآید در شهر هانوور آلمان (شهر هانوور در آن وقت 110 نفر دانشجوی ایرانی داشت، یک انجمن اسلامی با همت چند جوان فعال به وجود آمده بود اولین جلسه بحث عمومی اسلامی را اعلام کردند و از این 110 نفر حدود 70 نفر آمده بودند و میگفتند این بزرگترین گردهمایی ایرانی در این شهر است).
ساعت 6 بعدازظهر من بحثی تحت عنوان اسلام- ماتریالیسم حدود 50 دقیقه ایراد کردم و بعد بحث آزاد شروع شد و تا ساعت 2 بعد از نیمه شب ادامه پیدا کرد و نتیجهی نهایی بحث این بود که آن اسلامی که ما از آن دم میزنیم دین اندیشیدن و انتخاب کردن است و این، آن بهترین نتیجهای است که ما از این بحثها همواره میگرفتیم نتیجه مثبت بود و در جهت طرز تفکر اسلامی و اینها، گناهی بزرگ بود نابخشودنی که تا آخر زندگی من بخشوده نخواهد شد (تکبیر حضار) دیدم در آن نوشته، نوشته بودند که او از تشکیل سمینار دانشجویان در مسجد هامبورگ جلوگیری میکرد. اولین سمینار دانشجویی این انجمنها در سال 1348 با دعوت خود من در مسجد