**صفحه=3@
در آن حضور یافتم و تا سال 1343 که به مشهد بازگشتم. نزد اساتید معروف قم فقه و اصول و فلسفه را تلمذ کردم در سال 41 که نهضت عظیم اسلامی از حوزه علمیه آغاز شد جریان تند و پر جاذبهی آن که هر کسی را به خود دعوت و در خود حل می کرد مرا که از پیش، اندیشههای روشنفکرانه و انقلابی را در ذهن و دل جای داده و به آن به چشم آرمان و آرزویی عزیز نگریسته بودم، به طور طبیعی با خود می برد و برد. و از اینجا فصل تازه ی زندگی من باز شد.
به جز تلاش‌های مداوم و معمول که بیشترین فعالیت عناصر جوان و مبارز آن روز حوزه را تشکیل می‌داد، نخستین مأموریت ویژه من بردن پیام امام برای آیت الله میلانی و علمای خراسان دربارهی برنامه درگیری محرم 42 و سپس عزیمت به بیرجند برای اجرای آن برنامه بود که همزمان در همه نقاط کشور اجرا می‌شد. اولین دستگیری من نیز در همین سفر انجام گرفت.
مقارن روزهای پر حادثه 10 و 12 محرم 83 (15 خرداد خونین) در بیرجند مرا دستگیر و به مشهد اعزام و در بازداشتگاه لشگر مشهد زندانی کردند.
پس از آزادی به قم بازگشتم و در اواخر همان سال (بهمن 42) برای مأموریتی مشابه به زاهدان رفتم، این سفر نیز سرنوشت مشابهی با سفر قبلی داشت. برنامه سخنرانی‌های پر شور و افشاگر از نیمه ی ماه با دستگیری من