**صفحه=36@
گفتند بله امروز عصر با پاریس صحبت شده قرار شده است بختیار یک اعلامیهای بدهد و برود آنجا و آنجا تکلیف استعفایش روشن شود. چون این بر خلاف قرار قبلی بود برای من تعجب آور بود گفتم بخوانید، نوشته را خواندند، آن نوشته به نظر من خیلی سست آمد گفتم عجیب با این توافق شده است؟! گفتم اگر صحبت رای گیری است با متن آن که دیگر توافق نشده است من با این متن مخالفم چون متن را دارید حالا تهیه میکند لااقل یک جملهای در آن بگذارید که او تعهد کند که من آنجا میروم تسلیم نظر امام خواهم بود. پیشنهاد من این بود.
یا همانجا گفتند یا رفتند با او تماس گرفتند، گفتند او این جمله را نمیپذیرد گفتم یک جملهای بگذارید که به هر حال این روح و محتوی را داشته باشد و الا عدول از نظری که قبلا امام هم آن را تایید کرده بودند به نظر نادرست میآمد. یک جمله دیگری گذاشتند که عینا یادم نیست گفته بودم که اگر آن نوشته هست بیاورند که من فتوکپی اش را در اسناد داشته باشم. از آنجا من به جلسه روحانیون رفتم، دیر شده بود چون آنجا معطل شدم، جریان را برایشان گفتم وقتی جریان را گفتم چند تن از دوستان ما گفتند نه این درست نیست و حتما در آن یک خلافی روی داده است. گفتم اینها گفتند از امام پرسیدهایم البته امام هیچوقت مستقیما با تلفن صحبت نمیکردند و واسطهای همیشه بود گفتم اینها گفتند آن واسطهای که آنجا بوده رفته و به امام گفته است و اگر امام موافقت کرده باشند که برود آنجا تکلیف