**صفحه=14@
نهضت به پیروزی نینجامید و در این جمع بندی متوجه شدیم که 2 کمبود اساسی داریم یکی ساخت ایدئولوژیک و سیاسی و دیگری کادرها- در آن موقع اینطور به ذهن من رسید که برای ساختن کادرها یک واحد نمونه فرهنگی به وجود بیاوریم و در آنجا نوجوانها را آنطور که فکر میکنیم بسازیم و در قم دبیرستان دین و دانش را به همین منظور تأسیس کردم، درست با همین طرز فکر. در همان سالهای خفقان من در کلاسهای این دبیرستان یک ساعت بحث آزاد گذاشته بودم و در دورهی دوم خودم عهده دار بحثها بودم.
بحثها رنگ اسلامی و شکل اسلامی و محتوای سیاسی اسلامی داشت. البته در آن خفقان این کارها در حد امکان باید به شکلی انجام میگرفت که قابل دوام میبود. در سال 39 یا 40 (شاید 39) اقدام کردیم برای ایجاد یک کانون اسلامی دانش آموزان و فرهنگیان در قم و اولین مجمع هماهنگ کننده و نزدیک کننده روحانی و دانشجو که پیوندشان مبارک بود و چون مبارک بود دارند امروز آن را به هم میزنند اولین پیوند را در آن شهر به وجود آوردیم. روحانی، دانشجو، دانش آموز، فرهنگی، در مسجد روزهای جمعه گرد هم میآمدند و بحثهای سازنده اسلامی داشتیم باز هم با آهنگ اجتماعی.
یادم میآید که در همان جلسات یک استاد دانشگاه، مسلمان از نظر اعتقاد ولی دارای اسلام سنتی نه اسلام ستیز و جهاد، آمده بود به قم و شرکت کرده بود در جلسه. استاد شیمی بود آمد نشست پهلوی من و دید در این جلسه علیه سلطان حرف زده میشود البته