رسول خدا شاه شاهان بیرون می‌کشد و به چه کسی می‌گوید؟ به علی! که در اوج قدرتش به نان جوی اکتفا کرده و در نیمه‌های شب با کوله‌باری از غم و آذوقه و درد به سراغ درماندگان و بینوایان می رود.
 من مظلومیت علی را نه در آن ضربه‌ای که از پشت سر بر فرقش وارد شد که در این نامه‌ای که از رو به رو به دستش داده شد می‌بینم و اکنون می‌توانم دریابم که چرا علی می‌گفت صبر کردم درحالی‌که خاری در چشم و استخوانی در گلو داشتم. صبر علی تبیین‌کننده صبر دردناکی است که امروز خمینی می‌کند!
***
 صبر علی صبر مقاومت بود، صبر استقامت مردی بود که برای گریز از یک فاجعه اختلاف و تشتت در صفوف مسلمین رنج یک زندگی طاقت‌سوز که آمیخته با مظلومیت و درد بود را به جان می‌خرد چرا؟ تا حقیقت اسلام و اساس اسلام و حماسه اسلام در تاریخ همچنان و همچنان بماند تا زمینه‌ای به تاریخ داده شود که براساس آن زمینه روشن قرن‌های آینده را با دست مایه‌ای از تجربه‌های جان‌کاه او به سوی روشنی نهایی بشکافند و به پیش بتازند. این است زندگی علی، امروز نیز اسوه ما، الگوی ما و راهنمایی ما می‌تواند باشد و بدین گونه است که این امت امام خود را در گرد و غباری از حوادث کوچک و بزرگ تاریخ پیدا می‌کند و بدو اقتدا می‌نماید.
***
 امروز نیز هستند گروه‌هایی که دم از علی می‌زنند. دم

نظر خود را ارسال کنید