بود و امام مسئولان سطح بالای کشور را از ایراد سخنرانی منع فرموده بودند، هنوز برداشته نشده است، ما از امام تقاضا کنیم اکنون که ام الفساد از میان برداشته شده اجازه سخنرانی بدهند تا بزرگانی چون بهشتی بتوانند با مردم مشتاق صحبت کنند.
شهید بهشتی در پاسخ گفت: بگذارید خود امام در این باره تصمیم بگیرند و پیش از آنکه خود ایشان چیزی بگویند شماها چنین چیزی را به ایشان پیشنهاد نکنید و بدین ترتیب این شهید مظلوم تا لحظه شهادتش به تعهدی که بر مبنای "تعبد" داشت عمل کرد و پیش از آنکه امام دستوری بدهند هیچ دعوتی را برای سخنرانی نپذیرفت و در حالی که لب از هرگونه سخنی فرو بسته بود به دیدار خدای خود شتافت تا راز دل با او بگوید و فرشتگان خدا در برابر او به اطاعت بایستند چرا که او اطاعت از ولی فقیه را که مصلحت اسلام و مسلمین در آن بود بر مصالح شخصی خود ترجیح داده بود.
و بهشتی این چنین با نفسی مطمئن به ندای خدایش پاسخ گفت و در حالی که هیچ لباسی جز لباس عبد خدا بودن بر تن نداشت، به همراه 72 تن از "عباد" خدا به سوی بهشت شتافت: یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی.