چند لحظه استراحت کنند در کنار راهروها و هر جای دیگری که گیرشان بیاید دراز می کشند و کفش هایشان بالششان می شود.
آن دسته از نمایندگان مجلس که در فاجعه 7 تیر شهید شدند پیشقراولان این چنین زیستن در مجلس بودند و بقیه وقت روزانه شان صرف امور جاری مملکت می شد و شبها در این مسجد و آن حسینیه برای مردم سخنرانی می کردند و در روزهای تعطیل به حوزه های انتخابیه شان می رفتند تا پای درد دل محرومان بنشینند و خواسته هایشان را یادداشت کنند و در تهران برای انجام آنها تلاش نمایند. به خانه های آنها سری بزنید و ببینید که مانند موکلین محروم خود زندگی می کردند با این تفاوت که همواره در تلاش بودند تا محرومان را از محرومیت نجات دهند.
و شهید بهشتی نیز خود را وقف مردم کرده بود و به استثناء پنج الی شش ساعت در شبانه روز که برای استراحت و خواب و مسائل خانوادگی و شخصی صرف می کرد در بقیه اوقات با تمام وجود در خدمت مردم بود. صبح ها وقتی کارمندان و قضات وزارت دادگستری به محل کارشان می آمدند، می دیدند که شهید بهشتی پیش از همه آنها در محل کارش حاضر است. ظهر که می شد نمازش را می خواند و در اتاق کارش در حالی که ناهار می خورد مراجعه کنندگان را می پذیرفت و به کارها رسیدگی می کرد. او یکسره تا نیمه شب با جدیت در خدمت مردم بود.
در جلسات مختلف که برای همفکری و تبادل نظر مسئولان و مدیران کشور تشکیل می شد شرکت می کرد. اگر قبل از نیمه شب از کارهای بیرون فراغت حاصل می کرد و به خانه می رفت در خانه یا مراجعه کننده داشت و یا به مطالعه پرونده ها و نامه ها و رسیدگی به کارهای مردم می پرداخت. بدین ترتیب او حتی یک روز هم در طول سالهای انقلاب و پس از پیروزی انقلاب نتوانست