قرار گرفت. رادیو صدای آمریکا، رادیو اسرائیل، رادیو کلن، رادیو بغداد، رادیو بختیار، رادیو قاسملو و همه صداهای مزدور امریکا و همه روزنامه ها و مجلات امپریالیستی و صهیونیستی به بهشتی فحش می دادند. این غیر منتظره نبود، طبیعی است که دشمنان انقلاب اسلامی باید به بهشتی که چون سدی استوار در برابر مطامع آنها ایستادگی می کرد فحش بدهند و بتازند.
از نوکران داخلی شرق و غرب هم غیر منتظره نبود که به بهشتی بتازند و به او تهمت بزنند و کینه توزانه با او دشمنی کنند. زیرا آنها نیز بهشتی را سد راه خود می دیدند. آنچه باعث تأسف است و دلیل مظلومیت بهشتی نیز می باشد این است که بسیاری از ناآگاهان نیز آلت دست دشمنان و خدمتگزارترین و پاک ترین مدافع خود را به همان تهمت ها که دشمن ساخته بود متهم می کردند. بهشتی تا مدت ها امکان نمی یافت از طریق رادیو و تلویزیون مردم را روشن کند و برای آنها بیان کند که این تهمت ها از حلقوم دشمنان خدا و خلق بیرون می آید. رادیو و تلویزیون تا هنگامی که در دست گروهک های ضد انقلاب و منافق و مهره های غرب بود نه تنها چنین امکانی را به بهشتی نمی داد بلکه تلاش می کرد چهره پاک او را خدشه دار هم بنماید. و بدین ترتیب روز بروز مردم بیشتر در ابهام فرو می رفتند و بهشتی مظلوم تر می شد.
به همین دلیل است که امام با کلماتی پر معنا و آهی جگر سوز از مظلومیت بهشتی سخن می گوید و تأثر خود را با یادآوری این مظلومیت با توجه به شناختی که او از بهشتی داشت چنین بیان می کند:
و آنچه که من را راجع به ایشان متأثر هستم، شهادت ایشان در مقابل او ناچیز است، و آن مظلومیت ایشان است. ایشان مورد هدف اجانب و وابستگان به آنها در طول زندگی بود. تهمت های ناگوار به ایشان زدند.